نقد حديث: كتابشناسي و متن پژوهي - صفحه 66

آنهاست. و اين به خطاى شيخ باز نمى گردد، بلكه نكته در اين است كه شيخ آن را به طريقى متفاوت از طريق كافى روايت مى كند، مثلاً شيخ آن را از كتاب احمد بن محمّد بن عيسى نقل مى نمايد، در حالى كه كلينى از كتاب حسين بن سعيد روايت مى كند. پس گرچه روايت يكى است، امّا از دو طريق متفاوت نقل شده است. و از همين قبيل است آن كه شيخ حديثى را در موضعى از كتاب روايت مى كند و همان حديث را در موضعى ديگر، با اختلاف در سند و متن، مى آورد. و دليل آن همان است كه ياد كرده ايم، يعنى در موضع نخست از مصدرى روايت مى كند و در موضع دوم از مصدرى ديگر. و آنچه كه از جستجو در التهذيب بر من مسلّم گرديده، آن است كه شيخ ثقه بزرگوار ـ كه خدايش رحمت كناد ـ كمال دقّت و استوارى را در نقل حديث مرعى داشته و به شدّت به نقل از مصادر ـ همان گونه كه بدان دست يافته ـ پاى بند بوده، و بدين روشِ خويش ما را به اختلاف نسخه هاى آن مصادر و تفاوت ميان آنها رهنمون گشته است . ۱
به نظر نگارنده، كوشش در اثبات متن و دستيابى به ضبط اصيل، به دو مرحله تقسيم مى شود:
نخست نقد و اثبات متن تا مؤلّف ثانوى (مانند شيخ حرّ عاملى در وسائل الشيعة يا شيخ طوسى در التهذيب) كه با مقابله، تحقيق و تصحيح نسخه هاى خطى كهن تر، اصيل تر و صحيح تر مى بايد صورت پذيرد، نسخه هايى كه به صورت «وجادة» به دست ما رسيده، هر چند كه در برخى از آنها طريق و سند كاتب / راوى به مؤلّف قيد شده كه خود اعتبارى براى آن نسخه هاى خطى است.
و ديگر، نقد و اثبات متن تا مؤلّف و راوى نخستين و در نهايت معصوم (ع)، با بهره از منابع قدما (مانند كتابهاى كلينى، صدوق و طوسى). در اين مرحله، چون به اصل نسخه ها دسترسى نداريم، از سلسله اسناد مختلف به منزله راه هاى دستيابى به نسخه هاى متفاوت بهره مى جوييم و به ضبط نسخه هاى گوناگون رايج در ميان قدماى اصحاب آگاهى مى يابيم.
بايد اذعان كرد كه تحقيقات متن پژوهى حديثى ما در اين هر دو عرصه، با سهل انگارى و آسان گيرى همراه بوده و چنانكه مى بايد و مى شايد به تحقيق و نقد و اثبات متون حديثى نپرداخته ايم، حال آن كه نخستين گام براى عيارسنجى و بررسى هر روايت، اين است كه از اصالت و صحّت متن آن اطمينان ـ هر چند به ظّن و گمان ـ حاصل كنيم.

1.همان، ص ۱۴۵ پانوشت ۱ (با تلخيص).

صفحه از 68