خبر ديگرى كه خرگوشى نقل مى كند، در معنا مشابه با روايت منقول در پاپيروس است، گو اينكه لفظا متفاوت از آن است :
فقد روى عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله أنه كان يسأل أصحابه كلّ يوم هل رأى أحد منكم رؤيا فيقصّون عليه رؤياهم فيعبرها لهم، ثمّ سألهم أياما فلم يقص أحد منهم رؤيا، فقال لهم: كيف ترون و۱فى أظفاركم الرفغ۲و ذلك أن أظفارهم قد طالت و تقليمها من الفطرة.۳
البته اين، نقل است كه در تأليف ابن سيرين گزارش شده است. ۴
به كمك اين نقل ها و روايات، مى توان خطاهاى چندى را در شيوه قرائتِ خانمِ عبود از متن پاپيروس تصحيح كرد . نتيجتا تعبير دقيق روايتى كه زُهرى نقل كرده است، چنين مى شود:
۱۰. [قال و] حدثنى الليث قال حدثنى عقيل عن ابن شهاب قال بلغنا ان رسول اللّه عليه السلام.۱۱. كان يسأل عن الرؤيا فيجبه الرجل [ ث]م [ انّه]م أتو [ ا و] سألهم مرارا فلم يخبره أحد منهم بشى ء.۱۲. فرأ أظفارهم قد طالت ودخلها وسخ فقال تر[و] ن وتر [و]ن وهذا فى أظفاركم.
پيامبر همواره (از اصحابش) راجع به خوابهايشان مى پرسيد و آنان پاسخ مى دادند. سپس (يك بار وقتى كه) آنها آمدند ۵ و او چند بار از آنان سؤال كرد، هيچ يك خبرى (درباره رؤياى خود) به او ندادند؛ پس چون پيامبر ديد كه ناخنهاى آنان بلند شده و چرك در آنها نفوذ كرده است. پرسيد:
چگونه (خواب ـ ك) ۶ ببينيد يا (خواب) [به شما] نشان داده شود ۷ ، در حالى كه ۸ اين (يعنى چرك) در زير ناخنهايتان هست؟!
مقصودروايت روشن است: مؤمنان با ناخنهاى بلند ۹ از ديدن خوابهاى راست و صادق
1.«و» در نسخه، مفقود است.
2.در نسخه، «الرفع» است.
3.البشارة و النِذارة، خرگوشى، نسخه خطى Br Mus.Or ۶۲۶۲. برگ ۶ الف.
4.تفسير الأحكام الكبير، ص ۲۳.
5.به نظر مى رسد كه قرائت خانم عبود: «أبوا؛ آنها خوددارى كردند»، بى وجه است.
6.احتمالاً مقصود از اين حرف، «كيستر» (نويسنده مقاله) مى باشد.
7.اين تعبير درباره خوابها را مقايسه كنيد با: الدر المنثور، ج ۳، ص ۳۱۱ ـ ۳۱۲ (يَراها المؤمن أو تُرى له)؛ محاضرات الاُدباء، بيروت: ۱۹۶۱، ج ۱، ص ۱۴۹ (يَراها الرجل أو ترى له)؛ شرح المواهب اللدنيّة، ج ۷، ص ۱۶۳.
8.اين «و» در قرائت دوشيزه عبود، مفغول و مبهم است، البته [در] معناى حديث.
9.برخى از مختصرات شيعى* مرزى آشكار ميان مردان و زنان ترسيم كرده اند: «در حالى كه مردان مأمور به كوتاه كردن ناخنهاى خود هستند؛ زنان، مأمورند كه ناخنهايشان را وانهند تا رشد كند؛ زيرا «اين برايشان زيباتر است» ، ر. ك: الحدائق الناظرة، ج ۵، ص ۵۷۱، پايين تا ص ۵۷۲، قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله للرجال: «قصوا أظفاركم و للنساء اتركن فإنّه أزين لكن»؛ مكارم الأخلاق، ص ۲۶، (اما با كمال تعجب: «وقال للنساء: «لا تتركن **من أظفاركن» كه خطا به نظر مى رسد).
* مؤلّف مقاله در اين جا از واژه Compendia استفاده كرده كه جمعِ Compendium به معناى نوشته ملخّص و زبده است. چنانچه مقصود وى اين بوده كه مكارم الأخلاق و از آن بالاتر الحدائق الناظره (با ۲۵ مجلد)، از مختصرات اند، آشكار است كه اين مطلب صحيح نيست و اگر مقصود، اين است كه در اين كتابها، بطور خلاصه در زمينه موضوع مقاله بحث است؛ موضوع نيازمند اثبات است. (م)
** در هيچ يك از نسخه ها و چاپهاى موجود «لا تتركن» نيست و ممكن است اين عبارت، از تصحيفها و تحريفهايى باشد كه در چاپ ديگر اين كتاب يافت مى شود. براى اطلاع بيشتر، ر . ك : مكارم الأخلاق، طبرسى، قم، ۱۴۱۴ ق، ج ۱، ص ۱۵۵، ح ۲۰ و مقدّمه همين جلد. (م)