سيماي «و لا سيما» در حديث فريقين - صفحه 239

بارها در خطبه ها و سخنرانى ها با اصطلاح «لاسِيَّما» يا «وَلا سِيَّما» و نيز شكل رايج تر آن «سيَّما» برخورد كرده ايم. اين سه واژه در كنار شكل «وَلاسِىّ» ـ كه در ايران كمتر به گوش خورده است ـ موضوع بحث اين نوشتار است. سال ها پيش در مؤسسه دايرة المعارف بزرگ اسلامى مقاله كامل الغزى ۱ تحت عنوان «كلمه فى ولا سيما » را در مجله المجمع العلمى العربى دمشق (ج 6، ص 300 ـ 308، سال 1926 م) خوانده بودم و به درستى يا نادرستى كاربرد سيما مى انديشيدم، بويژه كه كامل الغزى نتوانسته بود نمونه اى از كاربرد اين اصطلاح را در كتب حديثى معتبر (صحاح اهل سنت) بيابد.

نخستين گوينده «ولاسِيَّما» كيست؟

به احتمال زياد، امرؤالقيس ۲ نخستين بار اين اصطلاح را در بيت زير از معلقه اول ۳ به كار برده است:


ألا ربَّ يوم لك منهنَّ صالحولا سيّما يوم بدارة جُلجُل
سندى قديمى تر از اين بيت تاكنون سراغ نداريم. پرسش نخست اين است كه آيا مى توان اين اصطلاح را «بدون واو» «لاسِيَّما» و «بدون واو و لا «سِيَّما» و يا حتى «بدون واو و بدون تشديد ياء» (لا سِيَما ـ سِيَما) به كار برد يا خير؟ و مهم تر آن اثرى از كاربرد اين اصطلاح و ساير موارد برگرفته از آن در حديث يافت مى شود يا خير؟

كاوش در پاسخ به پرسش نخست (بحثى در مورد گونه هاى كاربرد اصطلاح):

ثعلب ۴ گفته است كه تشديد ياء و دخول واو بر «لا» واجب است و هر كه خلاف آنچه در شعر امرؤالقيس آمده به كار برد، خطاكار است ۵ و ابوجعفر احمد بن محمّد النحوى در شرح معلقات نيز گفته ثعلب را تأييد كرده و حذف «لا» را نيز جايز نمى داند. ابن يعيش و محمّد زبيدى (در لحن العوام) نيز بر اين عقيده اند و زبيدى بيت:


طريق بغداد اضيق الطرقسِيَّما بين قصرها و الرُصافة

1.اديب و مورخ سورى (۱۸۳۵ ـ ۱۹۳۳ م) نويسنده نهر الذهب فى تاريخ الحلب.

2.مشهورترين و بزرگ ترين شاعر جاهلى و صاحب معلقه اول در معلقات سبعه كه اميرالمؤمنين على عليه السلامهم توان شاعرى او را با عنوان الملك الضليل (نهج البلاغة، حكمت ۴۵۵) مورد تأييد قرار داده اند. او را به دليل آبله رويى ذى القروح نيز ناميده اند.

3.مصرع اول به دو گونه ديگر هم روايت شده است: ألا رب يوم صالح لك منهما / ألا رب يومٍ منهن صالح

4.ابوالعباس ثعلب (۸۱۵ ـ ۹۰۴ م) نحوى و شاگرد فراء و امام كوفيان در عصر خود كه به قوت حافظه و آشنايى به دقايق زبان عربى مشهور بوده و كتب الفصيح، قواعد الشعر، و اختلاف النحويين از اوست.

5.معجم الاغلاط، ص ۳۳۵.

صفحه از 246