سيماي «و لا سيما» در حديث فريقين - صفحه 240

را مورد انتقاد قرار داده است؛ اما كاربرد اصطلاح بدون واو و تشديد ياء را شريف رضى، و سيوطى (در همع الهوامع) و مغنى اللبيب، المصباح، القاموس، المد، المتن و النحوالوافى مجاز دانسته اند؛ مثلاً شريف رضى فرموده است:
وقد يَتصرف فى «لاسيما» تصرفات كثيرة اكثره استعمالها كحذف «لا» و تخفيف الياء «لا سيما».
و در مغنى اللبيب نيز به اين معنا با ذكر بيت ذيل اشاره شده است:


فه بالعقود و بالايمان لاسِيَماعقدٌ وفاءٌ من اعظم القُربِ
سيوطى در همع الهوامع حذف لام را به مولّدين نسبت مى دهد؛ مانند بيت:


سِيَما مَن حالتِ الاحراسُ من دونِ مُناهُ
راينهارت دوزى در مستدرك المعجمات ـ كه معجمى عربى فرانسوى است ـ مثالهايى براى كاربرد لاسيّما و سيما (بدون واو و لا) آورده است. در النحو الوافى هم مى نويسد:
ولا سيما، فيها عدة لغات صحيحة، منها الاستغناء عن الواو فقط، أو الاستغناء عنها و عن «لا» و منها تخفيف الياء.
*اين كه واو، اعتراضيه يا حاليه يا عاطفه است در النحو الوافى، ج 1، ص 404 بحث شده؛ اما به گفته سنا جهاد واو استيناف است.
*ضمنا در المصباح به فتح سين در «لاَسيَّما» اشاره شده است؛ ولى نمونه اى براى آن ذكر نشده است.
*اسم بعد از «لاسيما» به هر سه شكل رفع و جر و نصب مى آيد؛ چه نكره باشد و چه معرفه؛ گرچه برخى از نحويان نصب معرفه را قبول ندارند. برخى نيز كاربرد «واو» پس از «لاسيما» را نادرست مى دانستند (مانند: اقدر الجندى لاسيما و هو فى الميدان) تا اين كه همايش مجمع اللغة العربية در قاهره به سال 1973م، آن را به معناى حال گرفت و درست دانست.
*حذف ما از «لاسيما» به نص سيبويه جايز است و لحيانى در النوادر و نيز القاموس، اللسان، التاج، المد و المتن نيز بر اين عقيده اند.

لاسيما از ادوات استثنا نيست

اين كه سنا جهاد اين اصطلاح را براى استثنا مى داند (ص 120) درست نيست؛ چرا كه به گفته كامل الغزى استثنا، اخراج مابعد حرف استثنا از حكم ماقبل آن است (مانند ان الانسان لفى خسر الا الذين آمنوا و عملوا الصالحات)، ولى ما بعد لاسيما خارج از حكم ماقبل خود نيست؛ بلكه مُنَبِّه اولويت آن نسبت به ماقبل است و اين منافى استثناست و براى همين استثنا به

صفحه از 246