دو رويكرد ثبوتي و اثباتي در نقد حديث - صفحه 126

برخورد با احاديث داراى مشكلات سندى يا دلالى ، در مواردى كه احتمال درستى و صدور حديثى منتفى نبود ، در عين امتناع از پذيرش و استدلال به احاديثى كه نصاب لازم اعتبار و حجّيت را ندارند ، از ردّ و انكار آنها اجتناب مى ورزيدند .
نمونه هاى اين عالمان راسخ و استوار در فقه و حديث و تفسيرْ شخصيت هايى چون شيخ اعظم طوسى و علاّمه طباطبايى و محدّث حرّ عاملى هستند كه تا به عدم صدور يا بطلان محتوايى حديثى قطع پيدا نكردند، به جاى انكار يا تهاجم به روايات ضعيف يا شاذ ـ كه نصاب لازم را براى اعتبار و بكارگيرى در استدلال هاى اثباتى نداشتند ـ به كنار گذاشتن آنها بسنده مى كنند و يا در عين كنار نهادن آنها در مقام اثبات و كار برد ، با ذكر تأويلى هر چند بعيد ، جانب ورع و احتياط علمى و عملى را ، با لحاظ كردن احتمال صدورش ، رعايت مى كنند و خود را از افتادن در وادى تكذيب احتمالى معارف و تعاليم عترت عليهم السلاممصون نگه مى دارند ؛ يعنى تنها به اندازه علم خود سخن مى گويند؛ نه به قدر جهلشان.

2 . نقد و دفاع سندى حديث در دو رويكرد

پيش از ورود به بحث، يادآورى اين نكته مهمّ است كه بدانيم معناى نقد ثبوتى محتوا و مداليل احاديث، يا دفاع از آنها هرگز به معناى عدم رعايت بايسته هايى نيست كه عقل و احاديث پيشوايان دين در عرضه حديث بر عهده ما مى نهند ؛ از جمله :
1 . نقد حديث نه تنها خدمتى عملى است كه موجب بسط و گسترش عرصه تحقيق در حديث پژوهى مى گردد، بلكه اساسا از ضروريات حديث پژوهى است و موجب پالايش حديث و تمييز سره از ناسره و سرچشمه بى بديل معرفتى مى گردد.
2 . اجتناب از عرضه احاديث مشتمل بر حقايق بلندى كه توده مردم يا جمعيت هاى خاصّى آن را برنمى تابند ؛ زيرا بسا غذاهاى لذيذ و مفيد كه بعضى معده ها و طبايع آن را نمى پسندند .
2 . مسكوت گذاشتن و عدم نقل برخى احاديث جز در فرصت و فراغى كه مجال تبيين منطقى و متين آن فراهم باشد ؛ زيرا عرضه نا بجا و بدون زمينه چنين معارفى ، بستر سازى براى تهاجم به حقايق بلند و معارف اهل بيت عليهم السلاممحسوب مى گردد كه از مصاديق روشن افشاى اسرار آل محمّد صلى الله عليه و آلهاست .
3 . ممكن است به نادرستى حديثى علم نداشته باشيم و از منظر ثبوتى نتوانيم مفاد آن را انكار نماييم ، اما درستى آن هم برايمان معلوم نباشد تا ضرورتى براى عرضه، نقد و دفاع از چنان حديثى پيدا نشود ، بايد آن را مسكوت گذاشت و علم به حال آن را به اهلش واگذار كرد ؛ چه اين كه ممكن است ديگران توفيق كشف درستى آن را پيدا كنند و دفاع منطقى و مقبولى از آن نمايند ، و يا علم به نا درستى اش يابند و به نقد و انكار عالمانه آن بپردازند .

صفحه از 145