زيرا تفكيك بعضى از گونه هاى يقينيات در حجّيت ، از برخى ديگر ، معقول و ممكن نيست .
2 ـ 4 . ميزان حجّيت عقل در تعامل با نصوص
1 ـ 2 ـ 4 . قرينيت عقل و مأنوسات ذهنى
الف . قرينه متّصل : حكم عقل اگر به حدّى از وضوح و ظهور باشد كه معمولاً هنگام سخن گفتنِ متكلّم مورد توجّه قرار مى گيرد ، چنين حكمى به عنوان قرينه اى متّصل مى تواند ، موجب انعقاد ظهور كلام در وجه موافق عقل گردد ؛ خواه قرينه صارف (و بر گرداننده) از وجه حقيقت به مجاز باشد ، يا قرينه تعيينى در موارد مجمل و كاربرد لفظ مشترك و مانند اينها باشد .
بلكه حتّى در اين مرحله مى توان گفت: مأنوسات ذهنى و استبعادات و استيحاشات نوعى نيز مى توانند بسان قراينى متّصل چنين نقشى را ايفا نمايند ؛ زيرا در نظر عرف وجود چنين قراينى در انعقاد ظهور مؤثّر است . وقتى ظهور عرفى بر معنايى منعقد شد ، دليلى اثباتى ، براى مواردى كه ظواهر در آنجاها حجّيت و اعتبار دارند خواهد بود ؛ زيرا اساسا ظهور ، به تبادر معنا از لفظ در نزد عرفِ موجودِ در ظرف خطاب ، وابسته است .
ناگفته نماند ، اگر قرينه بودن عقل مبتنى بر ملازمه دايم يا وجه قطع آور ديگرى باشد ، علاوه بر حكم قرينه بودن ظهور ساز ، دليل عقلى تامّى نيز محسوب مى گردد ، كه اجمالاً دليلى بر مقصود نبودن مفاد ظاهر حديث از سوى معصوم خواهد بود ؛ توضيح اين سخن در بحث بعدى ، يعنى حكم قطعى عقل مستقلّ مى آيد .
ب . امّا اگر مراد از قرينه بودن عقل ، قرينه بودن منفصل ، يا عدم موافقت مأنوسات ذهنى ، پس از درنگ و تأمّل ـ و مانند آن ، با مفاد ظاهر حديث باشد ، خود به تنهايى حجّت نيست ، پس از انعقاد ظهور مستقرّ براى كلام ، هم نمى تواند كلام را از ظهورش منصرف سازد و ظهورى ديگر به آن ببخشد ؛ اما در اينجا بايد دو جهت را مورد توجّه قرار داد :
1 . بايد توجّه داشت كه اگر ظهور نخست ، ظهورى بدوى و پيش از تأمّل در قراين و شواهد باشد ، توجّه به قرينه عقلى ياد شده موجب انعقاد ظهور تصديقى حقيقى و مستقرّ خواهد شد .
2 . همچنين اگر آن قرينه عقلى نتواند مايه انعقاد ظهورى حقيقى و مستقرّ گردد ، ولى به اندازه اى قوّت داشته باشد كه موجب سلب اعتماد نوعى به مفاد ظاهر حديث شود ، ظهور مزبور را از حجّيت مى اندازد . ۱
1.اصوليان از چنين چيزى به «ما يصلح للقرينية» تعبير مى كنند ؛ يعنى چيزى كه قرينه بودنش محرز نيست ، اما صلاحيت قرينه بودن و احتمال اين كه متكلّم در كلامش بر آن تكيه نموده باشند ، هست .