دو رويكرد ثبوتي و اثباتي در نقد حديث - صفحه 143

شديم ، بايد به نكته سومى نيز توجّه داشت و آن اين كه بسا ميزان ملازمه غير دايم به حدّى باشد كه نوعا براى عرف اطمينان به ملزوم بياورد ، چنين ملازمه هايى در مقام اثبات معتبر خواهند بود ؛ ولى وجود احتمال خلاف حكم مقام ثبوت را با مقام اثبات متفاوت مى سازد ؛ همچنان كه حجّيت و اعتبار اثباتى اين اطمينان ، در صورتى كه موافق يكى از دو دسته اخبار مخالف هم باشد ، تابع بقاى اطمينان يا وثوق معتبر است كه جز در شرايط كاستى دلالى يا سندى حديث منافى اطمينان معقول نخواهد بود .

3 ـ 4 . ميزان امكان اعتماد به عقل در تعامل با نصوص

1 ـ 3 ـ 4 . عصمت عقل و شرع

از چشم انداز كتاب و سنّت ، عقل حجّت درون و گوهرى است معصوم ، در عالى ترين مرتبه از مراتب عصمت ، يعنى عصمت آن هم سنگ عصمت پيامبر صلى الله عليه و آلهو امامان عليهم السلام است . بنابراين ، محال است كه خود عقل دچار خطايى گردد ؛ ولى بايد توجّه داشت كه هم حقّانيت و حكمت خداى متعال و هم عصمت وحى و مبادى آن و عصمت پيشوايان برگزيده الهى براى ابلاغ و تبليغ وحى از قضاياى قطعى و ترديد نا پذير عقلى هستند . پس تعارض ميان عقل و نصوص شرعى به اعتبارى به تعارض ميان دو حكم اجمالى و تفصيلى خود عقل بر مى گردد .

2 ـ 3 ـ 4 . راهزنان عقل و خطا پذيرى نفس

بنابراين ، در موارد ، به اصطلاح ، حكم عقل بر خلاف گزاره اى منقول از معصومان عليهم السلام ، بايد دقّت نمود كه راهزن عقل در كجا كمين نموده است .
گفتيم كه گوهر عقل ، در حال تجرّدش ، و در جايى كه ادراك و حكم از سوى خود عقل باشد ، دچار خطا نمى شود ؛ اما شخصى كه وجود حكم عقل به چيزى را ادّعا مى كند ، در بسيارى از موارد خطاكار است ؛ زيرا ميان عصمت عقل با عصمت نفس ـ كه مشتمل بر عقل و وهم و خيال و عناصر ديگر است ـ ملازمه اى نيست . پس انسان با وجود عقلِ معصوم بسا دچار خطا و گرفتار راهزن عقل گردد .
علم و يقينِ حقيقى، انكشاف واقع در نزد عقل است و عقل نيز مدرك حقايق است و در رتبه اى برتر از آن كه دست جعل و اعتبار ، نفيا يا اثباتا ، در حكم ، به آن تعلّق گيرد . به علاوه عاقل در آنچه كه حكم عقل مى انگارد ، ميان حكم عقل و جهل مركّب مرزى نمى بيند . از اين رو ، از هيچ يك عقل و وجدان ، ممكن نمى دانند كه يقين و عقل را نا معتبر بشماريم .
به عبارتى ديگر ، علم و يقين ذاتا حجّت اند ۱ ، و اين اعتبار و حجّيت را نمى شود از قطع حاصل

1.زيرا علم انكشاف مطلب و حقيقت حال در نزد نفس است ، و يقين نيز حال آرامش و سكون دل كه حاصل از علم و زوال شكّ است .

صفحه از 145