شيوه هاي جعل حديث - صفحه 188

شش چيز موجب فراموشى مى شود خوردن باقيمانده موش، انداختن شپش زنده، ادرار در آب راكد، رد شدن از ميان قطار شتران، جويدن علك و خوردن سيب و خوردن صمغ لادن فراموشى را زايل مى كند.
كه از جهت متن و سند سخت تضعيف و موضوع دانسته شده ۱ و تصريح شده كه عقلاً، علما و حسا هيچ ارتباطى ميان اين امور و فراموشى وجود ندارد ۲ و ظاهرا با توجه به نظريات طبى زمان خود اين حديث جعل شده است .
در منابع شيعه نيز از معصوم موارد زير به عنوان موجبات فراموشى ذكر شده است :
خوردن پنير، سؤر موش، پنير ترش، جُلجُلان (تخم گشنيز يا دانه هاى ميان انجيل)، حجامت در نقره (استخوان قَمْحَدوه، استخوان پس سرى)، راه رفتن ميان دو زن، نگاه كردن به مصلوب و تعّار (زخمى، دراز كشيده)، خواندن سنگ قبرها، ادرار در آب راكد، انداختن شپش (يا شپش زنده بر زمين) و گذشتن از ميان ستونى از شتران . ۳
از معاذ بن جبل روايت شده هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را به سوى يمن گسيل داشت، فرمود :
تو به سوى قومى از اهل كتاب مى روى. پس اگر از تو درباره كهكشان پرسيدند، بگو كه آن از عرق افعى زير عرش است . ۴
اين حديث و مشابه آن از نظر سند تضعيف شده و از نظر متن باطل دانسته شده اند ۵ و تصريح شده كه خود متن بر بطلان خود دلالت دارد و نشان مى دهد اين سخنان از پيامبر صلى الله عليه و آله نيست ۶ و بر خلاف عقل است ۷ . ظاهرا چنين اقوالى برجاى مانده از اعتقادات مردم زمانه است .
أبوهريره نقل مى كند كه:
شنيدم پيامبر صلى الله عليه و آله درباره موسى عليه السلام بر منبر سخن مى گفت، پس فرمود : موسى عليه السلام با خود فكر كه آيا خداوند مى خوابد . پس خداوند فرشته اى به سوى او فرستاد، پس او را سه بار بيدار كرد. سپس دو جام شيشه اى به او داد و دستور داد كه آن دو را نگه دارد. پس موسى هرگاه مى خواست، بخوابد دو دستش به هم نزديك مى شدند. پس از خواب برمى خاست و آن دو را از هم دور مى كرد تا اين كه كاملاً خوابيد و دو دستش به هم خورد و دو جام

1.الموضوعات، ج ۳، ص ۳۴؛ كشف الخفاء، ج ۲، ص ۳۱۴ ـ ۳۱۳؛ الكامل في ضعفاء الرجال ، ج ۲، ص ۲۰۴؛ ميزان الاعتدال ، ج ۱، ص ۵۷۳؛ المنار المنيف، ص ۵۹ .

2.منهج نقد المتن عند علماء الحديث النبوى، ص ۳۰۹ .

3.الخصال ، ص ۴۲۳ ـ ۴۲۲؛ بحارالأنوار ، ج ۵۹، ص ۲۹۵ و ج ۷۳، ۳۱۹ ـ ۳۲۰ ... .

4.المعجم الاوسط، ج ۷، ص ۳۱؛ كنزالعمّال، ج ۶، ص ۱۵۰؛ تاريخ بغداد، ج ۹، ص ۴۵؛ تاريخ مدينه دمشق، ج ۳۳، ص ۴۱۷ .

5.الموضوعات، ج ۱، ص ۱۴۲ ـ ۱۴۱؛ مجمع الزوائد ، ج ۸، ص ۱۳۵؛ تاريخ بغداد ، ج ۹، ص ۴۵؛ ميزان الاعتدال، ج ۲، ص ۵۳۰؛لسان الميزان ، ج ۳، ص ۳۸۱ .

6.المنار المنيف، ص ۵۹؛ منهج نقد المتن عند علماء الحديث النبوى، ص ۳۰۸ .

7.منهج نقد المتن عند علماء الحديث النبوى، ص ۳۰۸ .

صفحه از 195