شيوه هاي جعل حديث - صفحه 191

به دور از مدلول الفاظ و اسلوب قرآنى است. ۱ علاوه بر آن، روايت مذكور بر تحريف قرآن دلالت دارد، كه معارض اجماع مسلمين است .
و از أنس نقل شده كه هنگامى كه سوره تين بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد، حضرت بسيار خوشحال شد، پس ابن عباس از ايشان صلى الله عليه و آله از تفسير اين سوره پرسيد. فرمود :
اما قول اللّه «والتين» فبلاد الشام، و «الزيتون» بلاد فلسطين، و «طور سنين» طور سيناء الذى كلم اللّه عليه موسى، و «هذا البلد الامين» مكة المكرمة، و «لقد خلقنا الانسان في أحسن تقويم» محمد صلى الله عليه و آله، «ثم رددناه أسفل السافلين»، عباد اللات والعزى، «الا الذين آمنوا وعملوا الصالحات» أبوبكر وعمر، «فلهم أجر غير ممنون» عثمان بن عفان، «فما يكذبك بعد بالدين» على بن أبى طالب، «أليس اللّه بأحكم الحاكمين» بعثك فيهم وجمعكم على التقوى يا محمّد . ۲
سند اين حديث، سخت ضعيف و خود حديث بدون اصل و بسيار ركيك دانسته شده است . ۳
همان گونه كه ملاحظه مى شود، چنين تأويلى سياسى، يكسويه و تقليل گرايانه است؛ ضمن اين كه معناى واضح و معقولى از آن به دست نمى آيد؛ در حالى كه ظاهر سوره كاملاً قابل فهم و قبول است. از سويى ديگر، چه لزومى دارد كه خداوند اين گونه معماوار سخن بگويد؟ و آيا در حقيقت دوستان پيامبر صلى الله عليه و آلههمين چهار نفر بودند؟
در روايتى نزد شيعه، اما به طريق اهل سنت، از أبوهريره و ابن عباس نقل شده كه مراد از «فَمَا يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ » اين است :
اى محمّد، على عليه السلام پس از ايمان آوردنش به حساب، تو را تكذيب نخواهد كرد.
و از آن تداوم ايمان على عليه السلام فقط برداشت شده است ۴ ؛ چه بسا براى اشاره به اين مطلب كه برخى اين تداوم را نداشته اند .
5 ـ 1 . واضع، حديثى صحيحى را گرفته و الفاظ و عباراتى را به قصد دستيابى بر مفاهيمى خاص، به آن افزوده يا كم مى كند . در حقيقت در اين شيوه، حديث داراى اصل با دور شدن از معناى اصلى اش، مشمول حكم حديث جعلى مى شود؛ در حالى كه بخشى از آن صحيح و بخشى اضافاتِ وارد بر آن است . البته اين احتمال نيز وجود دارد كه اين نوع احاديث از روى غفلت و سهو به ظهور برسند .

1.دراسات في الحديث و المحدثين، ص ۳۱۴ .

2.شواهد التنزيل لقواعد التفضيل في آيات النازلة في أهل البيت ، ج ۲، ص ۴۵۴؛ تاريخ بغداد ، ج ۲، ص ۹۶؛ تاريخ مدينه دمشق (تاريخ شام)، ج ۱، ص ۲۱۴ ... .

3.الموضوعات ، ج ۱، ص ۲۴۹؛ تاريخ بغداد ، ج ۲، ص ۹۶؛ تاريخ مدينه دمشق (تاريخ شام) ، ج ۱، ص ۲۱۴؛ ميزان الاعتدال، ج ۳، ص ۴۹۵ ـ ۴۹۴ .

4.مناقب آل أبى طالب ، ج ۱، ص ۳۸۴ .

صفحه از 195