نقد و بررسي حديث در تفسير الميزان - صفحه 199

از نظر علامه طباطبايى قرآن در تبيين خود به چيز ديگرى احتياج ندارد. از اين جهت، معصومان عليهم السلام همچون معلمانى بوده اند كه در بيانات خويش، به تفسير قرآن نپرداخته اند، بلكه روش تفسير قرآن را آموزش داده اند . ۱
علامه طباطبايى در نقد و بررسى روايات تفسيرى به نقد داخلى اهتمام ويژه اى مبذول داشته است . در واقع، نقد متن در ديدگاه ايشان از نقد سند اولويت بيشترى يافته است . مهم ترين پيش فرض علامه طباطبايى، در نقد و بررسى روايات تفسيرى، مقدّم بودن قرآن بر روايات است .

1 . مقدّم بودن قرآن بر روايات

علاوه طباطبايى تفسير الميزان را با تدبّر در سياق آيات و در نظر گرفتن روش تفسير قرآن به قرآن تأليف نمود . ايشان سنت قطعى معصومان عليهم السلام را همسنگ قرآن بر مى شمرد و حجيت آن را گردن مى نهد . اما در اخبار و احاديث منقول از معصومان عليهم السلام قايل به تفصيل شده است ؛ به اين ترتيب كه روايات متواتر و آحادى را كه محفوف به قراين قطعى اند ، امضا مى نمايد و ما بقى اخبار را ـ كه آحاد يا واحد خوانده مى شوند ـ فقط در فقه معتبر مى داند .
همچنان كه اشاره شد، در نظر علامه، حجيت قرآن متوقف بر امر ديگرى نيست و ظواهر قرآن براى كسانى كه مقدمات فهم كتاب الهى را فرا گرفته باشند، حجت است . علاوه بر اين، حجيت بيان پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و امامان اهل بيت عليهم السلام از قرآن به دست مى آيد و البته آنچه گفته شد، با اين كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه اطهار عليهم السلامعهده دار بيان جزئيات قوانين و تفاصيل احكام شريعت ـ كه از ظواهر قرآن مجيد به دست نمى آيد ـ بوده اند و نيز سمت معلمى معارف كتاب الهى را به عهده دارند، منافات ندارد .
علامه در بخشى از تفسير الميزان با اشاره به حديث معروف نبوى ـ كه از تفسير به رأى در قرآن نهى نموده است ـ به ارائه نظريات و آراى گوناگون درباره تفسير به رأى مى پردازد و آنها را مورد نقد و ارزيابى قرار مى دهد. در بخشى از اين مبحث آورده است :
آيات شريفه اى كه مردم را به طور عموم، از كافر و مؤمن و از كسانى كه در عهد نزول كتاب الهى بوده و يا اشخاصى كه بعدا به وجود آمده اند، دعوت به تعقل و تدبير در قرآن نموده؛ مخصوصا آيه شريفه «أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلَـفًا كَثِيرًا»۲ به طور آشكارا دلالت دارند كه معارف قرآن را مى توان با بحث و كنجكاوى در آيات به دست آورد و به اين وسيله اختلافى كه در نظر ابتدايى بين بعضى آيات با بعضى ديگر ديده مى شود، مرتفع ساخت ۳ .

1.الميزان في تفسير القرآن، ج ۳، ص ۸۷ .

2.سوره نساء، آيه ۸۲ .

3.الميزان، ج ۳، ص ۸۶ .

صفحه از 221