نقد و بررسي حديث در تفسير الميزان - صفحه 201

سنجش روايات است . بنابراين ، آنچه بايد اصل باشد و هر چيز ديگرى با او سنجيده شود، همانا قرآن است و اصالت همواره از آنِ قرآن است . ۱
علامه از اين كه قرآن تقدم خود را از دست داده و عملاً متروك شده است، انتقاد مى كند و ضمن ايراد بحثى تاريخى در اين زمينه مى نويسد :
در آن هنگام [پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله و در زمان صحابه] قرآن و حديث تقدم و عمل را بين خود تقسيم كردند. تقدم اسمى از آن قرآن بود، ولى عمل كردن، خاص احاديث بود! پس طولى نكشيد كه قرآن عملاً متروك شد و اين روش، يعنى عرضه كردن حديث بر قرآن كنار گذاشته شد و اين روند تا به امروز بين امّت اسلامى ادامه دارد؛ اگر چه با زبان انكار مى كنند : «وَقَالَ الرَّسُولُ يَـرَبِّ إِنَّ قَوْمِى اتَّخَذُواْ هَـذَا الْقُرْءَانَ مَهْجُورًا»۲. آرى تنها افراد معدودى اين روش را نگه داشتند . ۳
با توضيحاتى كه از بيانات علامه طباطبايى ارائه شد، به خوبى مى توان دريافت كه چرا ايشان همواره پس از ارائه تفسير آيات الهى با سبك قرآن با قرآن و تدبر در سياق آيات مى كوشد تا روايات را در تأييد تفسيرى كه از خود قرآن استخراج نموده است، به شهادت گيرد و موافقت آنها را با قرآن نشان دهد و هرگاه بر اين امر توفيق نمى يابد، به تأويل روايات روى مى آورد و در غير اين صورت به طرد آنها اقدام مى نمايد . ۴
به عنوان نمونه ، موارد زير قابل ارائه است :
اين روايت تعدادى از امورى را كه ما از سياق آيات به دست آورديم، تأييد مى كند و به زودى روايات ديگرى كه استفاده هاى ما را تأييد مى نمايند، نقل خواهيم كرد . ۵
اين روايات ـ همان طور كه ملاحظه مى نماييد ـ بر آنچه ما به اجمال از آيات شريف قرآن استفاده نموديم، منطبق است . ۶
و در اين معنا [معناى اجلّ مسمى] روايات ديگر نيز از ائمه اهل بيت عليهم السلامروايت شده است و آنچه در اين باره از روايات به دست مى آيد، همان است كه ما از آيه شريفه استفاده نموديم . ۷
در پايان اين قسمت، ذكر اين نكته ـ كه علامه خود در چندين مورد تصريح كرده است ـ ضرورى

1.همان، ج ۱، ص ۲۴۲.

2.سوره فرقان ، آيه ۳۰ .

3.الميزان، ج ۵، ص ۲۹۶.

4.همان، ج ۱۸، ص ۲۳۸.

5.همان، ج ۷، ص ۲۳۵.

6.همان، ج ۱، ص ۲۰۶.

7.همان، ج ۷، ص ۱۲.

صفحه از 221