نقد و بررسي حديث در تفسير الميزان - صفحه 207

(يهود و نصارا) را بگيرد و از نقل آنها براى منظور خود استفاده كند؛ هر چند اطمينانى به صحت آن داستان ها و اطلاعى از خصوصيات آنها نداشته باشد و يا داستانى خيالى باشد. از آن جمله داستان موسى و همسفرش يوشع بن نون و داستان مردن چهل هزار نفر از قوم موسى عليه السلام و زنده شدنشان در زمان سومين خليفه آن حضرت و امثال اينها .
آن گاه، علامه در نقد اين نظريه چنين مى نويسد :
اين سخنْ خود خطاى بزرگى است؛ چه مسأله داستان نويسى و فنون آن ـ كه در جاى خود صحيح هم هست ـ هيچ ربطى به قرآن كريم ندارد؛ زيرا قرآن كتاب تاريخ و رمان نيست ، بلكه كتاب عزيزى است كه نه در آن باطلى هست و نه بعدها دست دسيسه مى تواند باطلى را در آن راه دهد . ۱
به همين موضوع در جايى ديگر چنين تصريح كرده است :
از اين جا روشن مى شود كه هرگاه قرآن داستانى را بر خلاف تاريخ نقل كند، ميان آنها معارضه واقع نمى شود ؛ زيرا قرآن وحى الهى و منزه از هرگونه خطا و دروغ است، ولى تاريخ ابدا از خطا و كذب مصونيت ندارد و اغلب داستان هايى كه قرآن نقل كرده، مانند همين داستان طالوت، با نقل كتب (عهدين) مخالف است و آنها هم چون دستخوش تحريفات و تغييرات واقع شده اند، بر كتب تاريخ برترى ندارند و در هر صورت مخالفت قرآن با كتب تاريخ، به ويژه با كتب «عهدين»، اشكالى توليد نمى كند؛ زيرا قرآن كلام حق و از طرف حق است . ۲
از اين توضيحات مى توان دريافت كه علامه در تعارض نقلى و قرآن، جانب قرآن را مى گيرد و به تأويل نابجاى آيات الهى دست نمى زند .
اما رويكرد علامه به اخبار و احاديث به لحاظ قطعى نبودن قريب به اتفاق آنها، به ويژه در غير فقه، تفاوت فاحشى با ديدگاه فوق دارد و از اين جهت است كه همواره اخبار و احاديث را در ساحت قرآن به نقد مى كشاند و كوچك ترين تعارض روايات با قرآن را بر نمى تابد و از همين منظر است كه در نقد احاديث به وقايع تاريخى نيز استناد مى كند و از قطعيات تاريخى در رد يا قبول احاديث بهره مى برد. ارائه چند نمونه از تفسير الميزان ما را از بحث بيشتر بى نياز مى سازد .
علامه در ذكر و نقد روايتى كه در آن نقل شده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله پيش از آن كه سوره نمل نازل شود، نامه اى به اهل نجران نوشت و آنان را به اسلام دعوت كرد ، مى نويسد :
واضح است كه سوره «نمل» از سور مكى است و مضامين آن، به صراحت، دلالت مى كند بر اين كه قبل از هجرت نازل شده است. در اين صورت، چگونه با داستان ارسال نامه به

1.همان، ج ۷، ص ۱۷۲.

2.همان، ج ۲، ص ۳۲۲.

صفحه از 221