ماهيت و ساير خصوصيات آن را كشف كرده است. ۱
6 . نقد و بررسى روايات به كمك عقل
نيروى عقل و قوه تفكر مهم ترين شاخصه انسان از ساير حيوانات است. متون دينى آكنده از دستورهايى است كه انسان ها را به تبعيت از اين موهبت الهى فرا مى خواند. علامه طباطبايى اظهار مى دارد كه بيش از سيصد آيه در قرآن وجود دارد كه بشر را به تفكر، تذكر و يا تعقل دعوت مى كند، يا اين كه به نبى اكرم صلى الله عليه و آله برهانى را براى اثبات حق يا رد باطل ارائه مى دهد. ۲
شيوه علامه طباطبايى در الميزان نيز مبتنى بر بهره گيرى از عقل و تدبر در فهم آيات الهى و نيز نقد و بررسى روايات تفسيرى است. نويسنده الميزان در مقدمه كتاب، روش تفسيرى اهلِ حديث را توضيح مى دهد و آن گاه به تخطئه آن مى پردازد و عدم استفاده اين گروه از عقل را مورد انتقاد قرار مى دهد:
اخبارى ها (اهل حديث) در تفسيرهاى خود تنها به نقل روايات و اقوال صحابه و تابعان قناعت مى كردند و در هر آيه كه قول و روايت روشنى نبود، توقف مى كردند و كار خود را با اين آيه توجيه مى كردند: «وَالرَّ سِخُونَ فِى الْعِلْمِ يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِ ى كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا»۳ . با اين كه در اين طرز تفكر اشتباه كرده بودند؛ زيرا خداوند هرگز در قرآن دليلِ عقل را ابطال نكرده است و اساسا چگونه چنين چيزى ممكن است؟ مگر حقانيت همين قرآن با دليل عقل ثابت نشده است؟ از طرف ديگر، خداوند آراى صحابه و تابعان و ديگران را، با آن همه اختلاف و تناقص، مدرك و حجت قرار نداده و مردم را به تسليم در برابر تناقضات آنان مجبور نكرده است؛ برعكس، به بشر دستور داده كه در آيات قرآن تدبر نمايند و بدين وسيله هر گونه اختلاف را برطرف سازند. ۴
همان طور كه در فصول گذشته بيان شد، علامه بهترين روش تفسير قرآن را تفسير آيه با استمداد از تدبر و استنطاق معناى آيه از مجموع آيات مربوط مى داند. به همين ترتيب، تفكر و تعقل در بيانات معصومان عليهم السلام و روايات آنان را لازم و ضرورى مى شمرد.
در ديدگاه علامه، علاوه بر تعقل و تفكر در مضامين روايات و بر طرف ساختن تعارض آنها با آيات قرآن، مى توان از بديهيات و ضروريات عقلى در نقد و بررسى آنها استفاده نمود. علامه خود، از اين شيوه در برخورد با روايات بهره برده است. او به روايتى اشاره مى كند كه در آن روايت، خدا، رسولان را در زمانى كه آنها در صلب مردان و رحم زنان بودند، ارسال فرمود و هر كس در آنجا آنان
1.الميزان ، ج ۱،ص ۲۴۲.
2.همان، ج ۵، ص ۲۷۴.
3.سوره آل عمران ، آيه ۷ .
4.الميزان في تفسير القرآن، ج ۱، ص ۴.