نقد و بررسي حديث در تفسير الميزان - صفحه 214

بنابراين، نبايد به اين گونه رواياتى كه اسباب نزول را نقل مى كنند و مخصوصا در مثل سوره انعام ـ كه از سوره هايى است كه يك باره نازل شده است ـ خيلى اعتماد نمود. آرى،اين مقدار قابل اعتماد هست كه انسان از آنها كشف كند كه ارتباط مخصوصى بين آيات و وقايع ايام زندگى رسول خدا صلى الله عليه و آلهوجود دارد و نيز نكته ديگرى كه اعتماد انسان را از امثال اين روايات سلب مى كند، مسأله شيوع جعل و تحريف در اين روايات و مسامحه قدما در گرفتن و نقل كردن آنهاست. ۱
ه . بسيارى از رواياتى كه به عنوان سبب نزول آيه ذكر شده اند، در واقع، منطبق ساختن برخى حوادث و داستان ها بر آيه يا سوره اى از قرآن است كه با آن مناسبتى داشته است و سبب نزول واقعى نيست؛ به عنوان نمونه، علامه پس از ايراد تعدادى روايات در شأن نزول آياتى از سوره آل عمران چنين مى نگارد:
اين روايات همگى آيات را بر قصص و داستان ها تطبيق مى كنند و سبب نزول واقعى آيات نيستند. ۲
و . ديدگاه هاى مذهبى و سياسى در جعل و تحريف روايات اسباب نزول دخيل بوده اند. علامه در ذيل آياتى از سوره آل عمران رواياتى را نقل مى كند و سپس در مقام نقد و بررسى آنها ابراز مى دارد كه هر چند، به جهت اختصار، بنا نداشته است كه اين گونه روايات را در الميزان بياورد، ولى به خاطر اين كه به خوانندگان نشان دهد كه اغلب روايات اسباب نزول نظرى (اجتهادى) هستند؛ به اين معنا كه صحابه يا ديگران پس از ملاحظه حوادث تاريخى و مناسبت داشتن با برخى آيات آنها را بر آن آيات تطبيق كرده اند و بعد به عنوان سبب نزول مشهور شده اند، چنين مى نويسد:
علاوه بر مطلبى كه به آن اشاره شد، بايد دانست كه اختلاف مذاهب تأثير بسزايى در لحن اين روايات و ميل آنها به توجيه مذاهبى خاص داشته است. همين طور فضاى سياسى و دستگاه هاى حاكم در هر زمان تأثير زيادى در مخفى كردن يا مبهم گذاشتن حقايق داشته اند. پس بر پژوهشگر لازم است كه در اين دلائل ـ كه در فهم حقايق دخيل هستند ـ تأمل نمايد. ۳
ز . ملاكْ عموم لفظ است ، نه خصوص سبب. علامه بر اين باور است كه هرگز سبب نزول باعث تخصيص آيه يا سوره به مورد نزول نخواهد شد، بلكه علاوه بر آن شامل هم كسانى كه مصداقى از آيه يا سوره هستند نيز مى شود.

1.الميزان في تفسير القرآن، ج ۷، ص ۱۱۱.

2.همان، ج ۴، ص ۹۶.

3.همان، ص ۷۶.

صفحه از 221