محمد بن جرير طبري آملي و دلائل الإمامة - صفحه 228

مناطق اطراف هرات) 4 نفر، فارياب (در افغانستان كنونى) 2 نفر. ۱
نتيجه ، آن كه خراسان بزرگ تعداد 87 نفر از ياران امام عليه السلام را به خود اختصاص مى دهد كه در مجموع نزديك 28 درصد كل ياران 313 نفره امام را شامل مى شود و در اين ميان بيشترين تعداد در كل ياران از آنِ ناحيه طالقان است كه حتى گوى سبقت را از مناطق معروف شيعه نشين آن زمان ، همانند قم با 18 نفر و كوفه با 14 نفر ربوده است.
روايت جالب تر، روايتى است كه با همان سند روايت قبلى و به نقل از ابو بصير ، از امام صادق عليه السلامنقل مى كند، به ذكر اسامى اين افراد پرداخته است كه دقت در آن نام ها اين نكته را واضح مى سازد كه بيشتر آن نام ها، اسامى عربى يا محلّى رايج در آن زمان بوده است كه جاعل روايت با آنها آشنا بوده است و در بيشتر موارد با توجه به تطوّر فرهنگ نام گذارى در آن مناطق، امروزه كمتر از آنها اثرى يافت مى شود ؛ به عنوان مثال نام تعدادى از قمى هاى عصر ظهور چنين ذكر شده است: غسّان بن محمد بن غسّان، عمران بن خالد بن كليب، سهل بن على بن صاعد، حَسَكة بن هاشم، احوص بن محمد بن اسماعيل، بلبل بن مالك بن سعد بن طلحة، موسى بن عمران بن لاحق، عباس بن زُخَر بن سُلَيم، حويد بن بشر، مروان بن علابة، صقر بن اسحاق، كامل بن هشام و على بن احمد بن برّة بن نُعَيم. ۲ و جالب آن است كه در هر دو روايت، راوى نتوانسته تعداد اين افراد را به عدد 313 ـ كه مشهور ميان روايات اماميه است ـ برساند، و در اولى تعداد آنها 307 و در دومى اين تعداد از عدد 300 تجاوز نمى كند. ۳
گرچه اين گونه روايات ، همانند بيشتر روايات مربوط به عصر ظهور ، به گونه اى از اشكالات سندى و محتوايى فراوانى رنج مى بَرَند كه به يقين مى توان حكم به جعلى بودن آنها كرد، اما شايد بتوان بهره اى جنبى از آنها گرفت و آن اين كه چگونگى پراكندگى جغرافياى انسانى شيعيان را در آن زمان به طور تقريبى به دست آورد. به عنوان مثال ، در حالى كه در سرتاسر جهان اسلام آن زمان از سيسيل در غرب گرفته تا سرزمين هند و سرى لانكا در شرق و از ماوراء النهر در شمال گرفته تا صنعا در جنوب از اين ياران نام برده شده است، اما از مناطق مهم شيعه نشين كنونى همانند استان هاى ترك نشين ايران و نيز تعداد زيادى از استان هاى ديگر ايران اثرى در اين روايات يافت نمى شود . اين نكته ، به وضوح ، نشان دهنده تراكم اندك شيعيان در آن زمان در اين مناطق بوده است. اين در حالى است كه به مناطق كوچك دور افتاده اى همچون پوشنگ هرات، تعداد معتنابهى از اين سهميه اختصاص داده شده است.
از دوازدهمين امام كه بگذريم، مى توان در بخش هاى ديگر كتاب ، شاهد نوعى انسجام بود ؛ به گونه اى كه بتوان دو قسمت اصلى مطالب تاريخى و بشرى و مطالب فرا تاريخى و فرا بشرى را در آن

1.دلائل الإمامة، ص ۵۵۶.

2.همان، ص ۵۶۹ .

3.همان، ص ۵۶۰ ، توضيحات محقق.

صفحه از 239