محمد بن جرير طبري آملي و دلائل الإمامة - صفحه 235

هنگامى كه از او درباره شخصيت عماره ـ كه از او بسيار نقل مى كند ـ پرسيدند، جواب داد:
رَجُلٌ نَزل من السَّماء حَدَّثَنى ثُمَّ عرج .
او مردى بود كه از آسمان پايين آمد، اين احاديث را براى من گفت و سپس دوباره به آسمان پرواز كرد. ۱
بدين ترتيب احتمال ساختگى بودن اين شخصيت تقويت مى شود.
دقت در متن رواياتى كه در سلسله اسناد او عمارة بن زيد واقع شده ، اين نكته را روشن مى سازد كه موهن ترين ، خرافى ترين و مسخره آميزترين مطالب به عنوان معجزات و دلايل امامت به ائمه مختلف شيعه نسبت داده شده است كه به تعدادى از آنها در بخش پيشين اشاره شد.
در ميان كتب متقدم شيعى ـ كه هم اكنون در دسترس است ـ بيشترين روايات اين شخص در كتاب دلائل الامامة وجود دارد. ۲
در ميان مشايخ بى واسطه او ۳ ، بيشترين سهم از آنِ ابو المفضّل محمد بن عبداللّه بن محمد بن عبيداللّه شيبانى (297 ـ 387ق) است كه دقت در متن روايات او، صبغه داستان سرايى آن را به ذهن متبادر مى كند ؛ همچنان كه احتمال جعل بسيارى از آن روايات را نيز قريب مى نماياند و از اينجاست كه به عمق كلام ابن غضايرى پى مى بريم كه او را چنين توصيف مى كند:
وَضّاع كثير المناكير، رأيت كتبه و فيها الأسانيد من دون المتون و المتون من دون الأسانيد و أرى ترك ما ينفرد به . ۴
حتى درباره اين شخصيت مى توان احتمال راوى سازى را نيز از نظر دور نداشت و درباره راويانى كه جز از طريق او شناخته شده نيستند، بايد امكان ساخته شدن آنها به وسيله او را در نظر گرفت ؛ به عنوان مثال در بيشتر روايات اين كتاب ابو المفضل از شخصيتى به نام ابو النجم بدر بن عمار طبرستانى نقل مى كند كه در كتب رجالى شيعى مطلبى درباره او يافت نمى شود. ۵
اما در مجموع شايد بتوان گفت بيشترين حجم رجال اسناد را كسانى به خود اختصاص داده اند كه يا در جوامع شيعى ناشناخته بوده و يا آن كه در كتب رجالى توثيقى درباره آنها وارد نشده است كه به اصطلاح در قسم مهمل يا مجهول طبقه بندى مى شوند كه از اقسام حديث ضعيف است.
اما در نقطه مقابل حضور افراد موثق در سلسله اسناد همچون على بن هبة اللّه بن عثمان، سعد بن عبداللّه اشعرى قمى، احمد بن محمد بن عيسى، هارون بن موسى تلعكبرى، شيخ صدوق، كلينى

1.رجال النجاشى، ص ۳۰۳.

2.دلائل الامامة ، ص ۱۶۴، ۱۷۱، ۱۸۲، ۱۹۸، ۱۹۹، ۲۰۱، ۲۴۹، ۲۵۰، ۲۵۱، ۳۲۱، ۳۶۲، ۳۶۳، ۳۶۴، ۳۹۷، ۳۹۸، ۳۹۹، ۴۰۰، ۴۱۲ و ۴۱۳.

3.ر . ك : دلائل الامامة ، ص ۳۳ ـ ۳۵ (مقدمه محقق، كه در آنجا نام ۱۹ نفر را ذكر كرده است.

4.كتاب الرجال، ص ۹۸ ـ ۹۹.

5.به عنوان مثال: مراجعه شود به دلائل الامامة ، ص ۳۰۷ ـ ۳۸۳ و ۴۰۱ ـ ۴۱۰.

صفحه از 239