نحله است. ۱ پاره اى از اين روايات را ساخته و پرداخته غاليان معرفى كرده ـ كه عالمان شيعه آنها را قبول ندارند ـ و يا رواياتى است كه اصل و سند ندارند و مجعول و واهى اند و بنا براين، غير قابل استناد. ۲ جمعى از روايات مورد استناد نويسنده مورد اشاره، اقوال تفسيرى اند كه در لابه لاى احاديث قرآن آورده شده اند و از معصومان عليهم السلام صادر شده و خوانندگان و نسّاخان آنها را تفكيك نكرده و جزء حديث شمرده اند. ۳ و همين باعث توهم تحريف شده است.
مؤلف ، پس از معرفى كتاب الشيعة و القرآن، به ريشه هاى انديشه نويسنده پرداخته و احاديث نقل شده در كتاب به نقل از منابع شيعى را حاوى دو خطاى بزرگ دانسته است؛ خطاى در اسناد و خطاى در متن و الفاظ. او حتى از احاديث الكافى كلينى ياد كرده و خطاى آنها را ـ كه پس از شيخ طوسى و از سوى نسّاخان پديد آمده ـ بيان كرده است. ۴ نويسنده ، در ادامه ، ناگزير، به نحله هاى حديثى به وجود آمده در مدرسه اهل بيت اشاره كرده و اين كه آنها به دو گروه مجزا تقسيم شدند؛ اخباريان و اصوليان. و يادآورى كرده كه در ميان اخباريان، غاليانى پديد آمدند كه محدثان شيعه آنان را مورد اعتماد و ثقه ندانسته و بنا بر اين، روايات آنها را قبول ندارند. نيز گفته است كه در ارزيابى روايات، حتى روايات كتب اربعه و الكافى نيز از ديد تيزبين اهل درايت سالم نمانده اند، و از 16121 حديث الكافى، تنها 5052 حديث را صحيح شمرده اند. ۵
نويسنده، پس از نقد اظهارات احسان، درباره روايات دال بر تحريف قرآن، به دسته ديگرى از رواياتى كه در تفسير آيات آورده شده اند ، پرداخته است. در اين دسته از روايات، يا اشاره شده كه آيه چنين و چنان بوده و يا به گونه اى تفسير شده كه ممكن است براى خواننده اين توهم را پديد آورد كه قرآن فعلى دست خوش تغيير شده است. اين بررسى از آغاز قرآن، يعنى سوره حمد، تا پايان آن، يعنى سوره ناس ، را در بر مى گيرد.
وى ، در اين باب ـ كه طولانى ترين باب كتاب است ـ پس از ذكر روايات، به بررسى سندى و دلالى آنها پرداخته و به اشكالات نويسنده نام برده، پاسخ داده است. در اين بخش، به بررسى هاى كلى اكتفا نشده و نگارنده، به صورت موردى ادعاهاى احسان ظهير را جواب داده و احاديث را ارزيابى و تحليل كرده است؛ براى نمونه، در ذيل سوره حمد از ارزيابى و جمع بندى چهارده روايت نقل شده ـ كه ميرزا حسين نورى و احسان ظهير به آنها براى اثبات تحريف قرآن تمسك كرده اند ـ يكى را تكرارى دانسته و مجموعه آنها سيزده روايت مى داند و از اين سيزده روايت، شش روايت مشترك