ويژگيهاي مشترک نقد حديث نزد محققان مسلمان و غربي - صفحه 28

جعل حديث استفاده مى كردند . با وجود اين ، رويكرد آنان در بيشتر موارد چندان هم ساده و ابتدايى نبود ؛ نظير قصه پرداز سائلى كه چون يكى از عالمان حديث او را به جعل متهم ساخت ، صريحا اعتراف كرد :
من تنها يك اِسناد مى شناختم و چون داستانى مى شنيدم ، همان سند را به آن اضافه مى كردم . ۱
اشارات آگاهى بخشى كه درباره جنبه صرفا عملى وضع حديث در تحليل ابن جوزى مى بينم ، صرفا اتفاقى به نظر مى رسد . در اين ميان ، از سخنان او اين نوع دست كارى ها در زمينه اسناد احاديث را مى آموزيم : گاه حديث مرسل به مرفوع و حديث موقوف به مسند ارتقا مى يابد ؛ ۲ راويان ممدوح جايگزين راويان مجروح مى شوند (تدليس) ؛ ۳ اسناد ممكن است به طور كامل دگرگون گردد (قلب) ؛ ۴ هر نوع حديثى ـ چنان كه ديديم ـ مى تواند با سندى معتبر و شناخته شده آغاز شود ؛ و سرانجام آن كه ، خلق سند جديد نيز امرى محتمل است . ۵ دست آخر افراد بى تجربه ممكن است با اين بداقبالى مواجه شوند كه سلسله راويان سند حديث از لحاظ تاريخى جهتى معكوس يافته باشد . ۶
براى تصور جعل متن حديث نيز طبيعتا محدوديتى وجود ندارد ، اما دانستن اين نكته هم بى اهميت نيست كه جعل از طريق تركيب چند متن حديثى با يكديگر ظاهرا امرى رايج بوده است . ۷ در اين موارد ، همچنين بسيار مهم است كه آن عادت و عمل رايج ، يعنى داخل كردن مخفيانه اقوال بر ساخته به نوشته هاى عالمان خوش نام و سرشناس حديث را در ياد داشته باشيم ـ كه چنان كه پيش تر گفته شد ـ از سوى زنادقه صورت مى گرفت .
به نظر من ، با توجه به مسائل طرح شده در اين مقاله ، نكته اساسى در اين عبارات موجز و نظام مند از مقدمه ابن جوزى در بررسى احاديث موضوع آن است كه : در حال حاضر ترسيم مدلى كلى و در نتيجه قابل انتقال از زمينه تاريخى وضع حديث ـ كه از سنت مستقل اسلامى آغاز شود ـ دست كم از حيث نظرى امكان پذير شده است . اين مدل شامل مراحل زير است : ابتدا نقد اسناد ، سپس توجه به واضعان ، و در نهايت بررسى اسباب و شرايط وضع . در اين مدل ، ضمن آن كه همانند حديث پژوهى اسلامى ، تأكيد بر راويان و سلسله اسانيد همچنان مورد توجه است ، مسلما تأكيد اصلى بر محتوا نيز صورت گرفته است .
اين چكيده با آن كه همچنان عمدتا نظرى است ، شرايطى استثنايى را پديد آورده كه بر اساس

1.همان .

2.الموضوعات ، ص۴۷ .

3.همان ، ج۱ ، ص۳۶ .

4.همان ج ، ص۴۲ ـ۴۳ .

5.همان ، ج ۱ ، ص۴۳ ـ۴۴ .

6.همان ، ج ۱ ، ص ۳۶ ، ۴۳ .

صفحه از 29