ويژگيهاي مشترک نقد حديث نزد محققان مسلمان و غربي - صفحه 29

آن ، اختلاف حديث پژوهان مسلمان از يك سو و خاورشناسان ، يعنى خودمان ، از سوى ديگر ، بر سر اين مسأله از ميان رفته است . در طبقه بندى ابن جوزى هيچ ملاك يا جنبه اى ـ كه بايد در ارزيابى صحيح تاريخى حديث مورد توجه باشد ـ مغفول نمانده است . در مقابل ، به نظر من خاورشناسان بايد با دقت بيشترى به جنبه سخيف و كمابيش سهوى وضع حديث توجه كنند كه در طبقه بندى ابن جوزى آشكارا ، و بيش از يك بار ، ذكر شده است .
به هر حال ، مطالعه اختصاصى وضع حديث ، به ويژه آن گونه كه در نظام ابن جوزى طرح شده ، تحولى نسبتا متأخر در حديث پژوهى اسلامى است ، مهم است كه مقايسه با تحول فرمان شناسى را به خاطر داشته باشيم . نه ابن جوزى و نه ديگران ۱ در به كارگيرى معيار به دست آمده در مورد تمامى احاديث ، به نحو بازنگرانه و قاطعانه تلاش جدى نكرده اند . ۲ ممكن است محققان مسلمان روزى اين كار را انجام دهند . چنانچه آنان اين كار را با پرسش هايى مشابه يا حتى با همان پرسش هاى خاورشناسان آغاز كنند ، همواره مى توانند به ابن جوزى حنبلى سنت گرا و پيشينيان وى استناد كنند ؛ چرا كه اينان مسلما در خدمت هيچ ايدئولوژى ضداسلامى نبوده اند .

1.براى تفصيل مطالب در اين باره در ابن جوزى و محققان معاصر علم الحديث ، ر . ك : مقاله خوتير يُنبُل درباره «احمد محمد شاكر تصحيح او از مسند احمد بن حنبل» در زير : G.H.A Juynboll Ahmad Muhammad Shakir (۱۸۹۲-۱۹۵۸) and his Edition of Ibn Hanbals Musnad Der Islam ۴۹ (۱۹۷۲) ۲۲۱-۴۷ esp. ۲۲۳-۲۴ and ۲۳۳ff. aslo ۲۴۷.

2.ر . ك : حديثى (جعلى) درباره «كذّابون» كه ابن جوزى در بخش اقسام وضع حديث نقل كرده است (الموضوعات ، ج ۱ ، ص ۴۶) . اين حديث بايد متعلق به قسم وضع حديث به نيت خير يا تبديل گفتارى نيك به حديث از اقسام چندگانه ابن جوزى باشد .

صفحه از 29