نگاهي کلي به اسباب صدور احاديث - صفحه 33

زمان به وجود آمده است ، بوده اند و معناى آن ، اين است كه گاهى پنداشته مى شود حكم حديث ، عام و دايمى است ، امّا با دقّت در آن مشخص مى شود كه حكم حديث مبنى بر علّتى است كه با زوال آن علّت ، حكم نيز از بين مى رود و با بقاى آن ، حكم نيز به قوّت خود باقى است .
پس براى فهم درست و دقيق حديث ، چاره اى نيست جز شناخت شرايطى كه در آن شرايط ، حديث براى تبيين يا علاج آن گفته شده است تا اين كه مراد حديث ، به خوبى مشخص شود و مورد ابهام واقع نشود يا خلاف مقصود مورد نظر قرار نگيرد .
مشخص است كه علماى ما ، شناخت اسباب نزول قرآن را در فهم نيكوى قرآن ، مؤثّر دانسته اند . پس وقتى اسباب نزول قرآن بر كسى كه قرآن را مى فهمد يا تفسير مى كند ، مطلوب است ، اسباب ورود حديثْ مطلوب تر است ؛ زيرا قرآن عام و جاودان است و در شأن آن نيست كه به جزئيّات و تفصيلات بپردازد و فقط مبادى و عبرت هاى آنها را بيان مى كند ، امّا سنّتْ بسيارى از مشكلات موضعى و جزئى را حلّ مى كند و در آن خصوصيّات و تفصيلاتى هست كه در قرآن نيست .
بنابراين ، بايد بين خاص و عام ، موقّت و دايمى و جزئى و كلى فرق گذاشته شود ؛ زيرا هر كدام داراى حكمى هستند و توجّه به سياق ، شرايط و اسباب ، به فهم درست كمك مى كنند . ۱
هر چند مطالب گفته شده مى تواند درست باشد ، اما به نظر مى رسد چنين نيست كه تمام احاديث ، با توجّه به سبب صدورشان قابل فهم باشند و درك آنها وابسته به سبب صدورشان باشد ، بلكه بسيارى از آنها به خودى خود داراى معناى واضح و روشنى هستند و سبب صدور ، فقط مصداقى خارجى و نمونه اى است كه حديث ، درباره آن گفته شده است . همچنين ، بعضى از اسباب صدور احاديث ، فقط براى آگاهى (صِرف علم) نقل شده اند و تاثير چندانى در فهم احاديث ندارند ؛ مانند بعضى از سؤال هايى كه همراه پاسخ هاى معصومان عليهم السلام نقل شده اند و يا بعضى از جريان هايى كه معصومان عليهم السلام در حين وقوع آنها و در موقعيت هاى مختلف آنها ، سخن گفته اند . ۲
امّا مفهوم بعضى از احاديث به راحتى قابل درك نيست و سبب صدور آنها مى تواند نقش مؤثّرى در فهم آنها داشته باشد و به عنوان قرينه اى خارجى ، روشن گر معناى حديث و برطرف كننده ابهام آن باشد . بنابراين ، آشنايى با زمان ، مكان ، افراد و ساير اوضاع و شرايط مربوط به چنين احاديثى ، تأثير بسزايى در كشف مراد و مقصود كلام معصومان عليهم السلام دارد و عدم توجّه به اين امور مى تواند موجب خطاى در فهم و برداشت نادرست شود . هنگامى كه چنين احاديثى بيان و تفسير آيات قرآن كريم باشند ، موضوع حسّاس تر مى شود و ضرورت توجّه به سبب صدور آنها براى فهم درست احاديث و در نتيجه درك صحيح و دقيق تفسير آيات ، بيشتر مى شود .

1.كيف نتعامل مع السّنّه النّبويّه ، ص ۱۲۵ و ۱۲۶ .

2.لازم به ذكر است كه بعضى ديگر از سؤال ها و جريان هايى را كه راويان ، همراه احاديث نقل كرده اند يا جهت فهم احاديث و يا براى جلوگيرى از سوء استفاده از احاديث بوده است . همچنين ، ممكن است راويان آنها را از روى ناچارى براى جلوگيرى از ناقص شدن مطلب ، همراه احاديثشان نقل كرده باشند .

صفحه از 45