نگاهي کلي به اسباب صدور احاديث - صفحه 39

طرفدار حكومت بودند ، به راحتى احاديث مورد تأييد خلفا را نقل مى كردند و فرصت بيان سبب صدور آنها را هم داشتند .
ه . در ادوار بعد ـ كه حكّام جور بر مسند خلافت بودند و ائمّه عليهم السلام در محدوديّت قرار داشتند ـ شرايط تقيّه حاكم بود و فرصت نقل احاديث همراه با سبب صدور آنها نبود و فقط ضرورت ها گفته مى شد . بسيارى از اصحاب ائمّه عليهم السلام نيز به خاطر نقل حديث راهى زندان مى شدند . لازم به ذكر است كه در اين ادوار ، همانند دوران حاكميّت خلفاى قبلى ، طرفداران دولت حاكم ، آزادانه احاديث را نقل و نگارش مى كردند و سبب صدور آنها را نيز ذكر مى كردند . اين يكى از دلايلى است كه موجب شده تا كتب حديثى اهل سنّت مملو از سبب صدور باشد و راويان سنّى توجّه بيشترى به نقل سبب صدور كنند .
و . اين احتمال وجود دارد كه وقتى احاديث به دست فقها رسيد ، چون آنها اصل حديث رابراى استنباط حكم شرعى لازم داشتند ، لذا به سبب صدور آن توجّهى نكرده ، آن را حذف كرده باشند . همچنين ، هنگامى كه حديث را تقطيع كردند و آن را در باب هاى مختلف نوشتند ، سبب صدور آن به كلّى حذف شد .

2 ـ 2 ـ 2 . عوامل عمومى

غير از عواملى كه به طور خاص در هر دوره موجب عدم نقل و نگارش سبب صدور احاديث شده است ، عوامل ديگرى وجود دارند كه به طور عمومى در تمام ادوار نقل و نگارش حديث مى توانند در عدم نقل و نگارش سبب صدور احاديث موثّر بوده باشند . اين عوامل عبارت اند از :
الف . چون راويان در متن حادثه بودند ، حوادث براى آنان معلوم و مشخص بود و نمى پنداشتند كه نقل خودِ حادثه هم مهم است و احتمال فايده اى در آن نمى ديدند ، بلكه بيشتر به كلام معصوم عليه السلام توجّه داشتند . در نتيجه ، سبب صدور احاديث را نقل نكردند .
ب . بسيارى از راويان پس از شنيدن كلام معصوم عليه السلام بلافاصله آن را نمى نوشتند ، بلكه حفظ مى كردند و آن را پس از خروج از محضر معصوم عليه السلام در فرصتى مناسب يادداشت مى كردند و در هنگام نوشتن سعى مى كردند كلامى را كه از معصوم عليه السلام شنيده و حفظ كرده بودند ، بنويسند ؛ نه حوادث و مطالب مربوط به آن را .
ج . ممكن است به نظر بعضى از راويان ، ذكر برخى از اسباب صدور حديث بى فايده بوده ، تأثيرى در فهم حديث نداشته باشند و لذا آنها را نقل نكرده اند .
د . ممكن است چند راوى در محضر معصوم عليه السلام بوده باشند و بعضى از آنها سبب صدور حديث را نقل كرده و بعضى ديگر نقل نكرده باشند . بنابراين ، ممكن است يك حديث در بعضى از سلسله سندهاى خود داراى سبب صدور و در بعضى ديگر از سلسله سندها فاقد آن باشد .
ه . احتمال دارد بعضى از اسباب صدور احاديث ، ذكر شده باشند ، امّا به دلايلى از بين رفته و در نتيجه ، توسط راويان بعدى نقل نشده باشند ؛ مثلاً همراه با كتاب حديثى مفقود شده باشند يا

صفحه از 45