نگاهي کلي به اسباب صدور احاديث - صفحه 41

ب . تفكّر و تدبّر در احاديث ؛ گاهى توجّه به سبب صدور حديث ، موجب مى شود كه تأمّلى در خصوص خود حديث صورت نگيرد و باعث شود كه تنها از دريچه سبب صدور ، به حديث نگريسته شود و در نتيجه ، مفهوم حديث تحت تأثير سبب صدور قرار گيرد . ثمره اين يك سونگرى اين است كه افراد براى فهم حديث ، بدون تفكّر و تدبّر درباره آن ، بلافاصله به سبب صدور مراجعه كنند كه اين امر موجب عدم شكوفايى فكر و انديشه و بسته ذهنى خواهد شد و ذهن بسته ، دين را غير قابل انعطاف و غير قابل اجرا عرضه مى كند در صورتى كه تفكّر و تدبّر ، موجب جلوگيرى از برداشت هاى محدود و نادرست مى شود و جامعه را از خطر انحراف نجات مى دهد .
با عنايت به اين كه معصومان عليهم السلام انسان هايى حكيم ، دورانديش و انسان شناس بوده اند و مخاطب آنها همه انسان ها در تمامى اعصار هستند ، لذا كلام ايشان تنها در حصار بسته و فضاى محدود سبب صدور معنا نمى شود ، بلكه معناى آن فراتر از سبب صدور است و دريايى از معارف و معانى عميق در آن نهفته است كه هر انسانى مى تواند به اندازه ظرفيّت فكرى خويش و مطابق با نيازهاى زمان و بر اساس مبانى اسلامى از آن بهره ببرد .
بنابراين ، براى جلوگيرى از برداشت هاى سطحى و متحجّرانه و همچنين استفاده بيشتر از روايات ، بايد به نيازهاى زمان توجّه كرد و با تفكّر و تدبّر در احاديث ، مطالب جديدى را بر اساس معيارهاى دينى و مبانى اسلامى ، از آنها برداشت كرد كه اين ، باعث پويايى فكر در فهم و درك احاديث گرديده و موجب جلوگيرى از جمود فكرى و بسته شدن باب اجتهاد شده و نيازهاى زمان هم برطرف مى شوند .
از سوى ديگر ، اگر بنا باشد احاديث فقط در حيطه سبب صدور معنا پيدا كنند ، پس تكليف رواياتى كه فاقد سبب صدور هستند ، چه مى شود ؟ آيا آنها بايد معطّل و بدون استفاده بمانند ؟ پر واضح است كه با استفاده از قوّه عقل و تفكّر و تدبّر مى توان معانى آنها را دريافت كرد و از آنها بهره مند شد .
همچنين ممكن است در بعضى از سبب صدورها ، جعل يا تحريف صورت گرفته باشد ؛ لذا اگر حديثى با توجّه به سبب صدور جعلى يا تحريف شده معنا شود ، از آن برداشت نادرستى خواهد شد . اين مطلب ، دليل ديگرى است بر آن كه نبايد احاديث را تنها در حيطه سبب صدورشان معنا كرد ، بلكه بايد با انديشيدن و تأمّل در احاديث ، معانى آنها را دريافت كرد .
با توجّه دو بحث مذكور ، مى توان نتيجه گرفت كه رويّه صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمّه عليهم السلام به اين صورت بوده است كه ايشان ، بر طبق تعاليمى كه از پيشوايان خود گرفته بودند ، اعتقاد داشتند كه توجّه به سبب صدور و نقل آن ممكن است باعث حصر معناى حديث در آن مورد خاص شود . مؤيّد اين بحث اين است كه هيچ يك از معصومان عليهم السلام ، دستور يا تأكيدى مبنى بر نوشتن سبب صدور احاديث نداشته اند . بنابراين ، صحابه براى جلوگيرى از حصر معناى حديث در سبب صدور و اجتناب از

صفحه از 45