1 ـ 2 ـ 3. نگاه مجموعى
در دانش تفسير گويا نگاه مجموعى به گونه اجمال پيشينه درازى دارد و به گونه تمام شمول اختصاص به حوزه شيعه ندارد؛ چه، در حوزه اهل سنت اين نوع نگاه ديده مى شود 1 . به هر حال، در اين نگاه مضمون يك حديث با مضمون يك آيه ارزيابى نمى شود، بلكه با آموزه ها و اصول محصول از مجموع آيات قرآن مطابقت مى گردد. پايه و مبناى اين تلقى خصوصيات نظم قرآن است. نظم قرآن بديع و معجزه است. از رهگذر اين نظم، اختلاف ظاهرى آيات رفع مى گردد؛ چه براى اين منظور نقصى ندارد؛ چنان كه در افاده معارف حقيقى و علوم الهى كلى و جزئى قصور ندارد؛ معارف آن به هم مربوط و فروع آن بر اصول آن مترتب است؛ چنان كه اطراف آن بر اوساط آن منعطف است 2 .
بر اساس اين تلقى روايات تحريف 3 ، روايات درباره تاريخ كعبه كه بر المور خارق العاده مشتمل است، اخبار طينت، اخبار مربوط به بهشت و جهنم برزخى، اخبار مربوط به قبر 4 مخالف قرآن شناخته نمى شود؛ چه، نظاير آنها در قرآن آمده است. به علاوه، اين اخبار در راستاى نگاه كلى در قرآن توجيه پذير مى گردد. از قرآن استفاده مى شود كه اشيا در اين دنيا منزل و فرود آمده از جانب خداست، آنچه خير و جميل يا وسيله خير يا ظرف خير است، از بهشت است و به آن بازگشت دارد و آنچه شر يا وسيله شر يا ظرف شر است، از آتش است و به سوى آن برمى گردد: «وَ إِن مِّن شَىْ ءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَآئنُهُ وَ مَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ». 5 مفاد اين آيه آن است كه همه چيز به نحو بى نهايت و اندازه نزد خدا موجود است و به هنگام فرود آمدن اندازه و حد پيدا مى كند؛ چنان كه مثلاً در موارد خاص آمده است: «وَ أَنزَلَ لَكُم مِّنَ الْأَنْعَـامِ ثَمَـانِيَةَ أَزْوَاجٍ» 6 ، «وَ أَنزَلْنَا الْحَدِيدَ» 7 ، «وَ فِى السَّمَآءِ رِزْقُكُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ» 8 . چنان كه همه چيز به سوى او بازمى گردد: «وَ أَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنتَهَى» 9 ظ ، «إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى» 10 ، «إِلَيْهِ الْمَصِيرُ» 11 ، «أَلاَ إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ» 12 . در اين بين، اشيا به اقتضاى آفرينش خود عمل مى كنند و سعادت و شقاوت و خير و شر را پيدا مى نمايند «كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى
1.مقدمة فى اصول التفسير، ابن تيميه، به نقل از قرآن پژوهى، ص ۳۲۵؛ البرهان فى علوم القران، ص۱۷۵؛ الاتقان، ج۴، ص۲۰۰؛ الميزان، ج۳، ص۷۶ ـ ۸۵ ؛ التفسير و المفسرون، ذهبى، ج۱، ص۳۷ ـ ۴۴؛ مباحث فى علوم القرآن، ص۲۹۹ ـ ۳۰۱؛ قانون تفسير، ص۳۹۳؛ علوم حديث، شماره۲۹، ص۸ .
2.الميزان، ج۱۲، ص۱۱۵.
3.همان.
4.همان ، ج۱ ، ص۲۸۹.
5.سوره حجر، آيه ۲۱.
6.سوره زمر، آيه ۶ .
7.سوره حديد، آيه ۲۵.
8.سوره ذاريات، آيه ۲۲.
9.سوره نجم: آيه ۴۲.
10.سوره علق، آيه ۸ .
11.سوره غافر، آيه ۳.
12.سوره شورى، آيه ۵۳ .