فقه الحديث از ديدگاه عرفا - صفحه 101

ستايش و سپاسگزارى مؤمن، از دنيا و هر آنچه كه در آن است، بهتر و برتر است. ۱
و . در تفسير فرمايش امام على عليه السلام : «[رسول خدا صلى الله عليه و آله ]هزار باب از علم را به من تعليم فرمود كه از هر باب آن هزار در گشوده مى شود»، تعليم را به دو نوع تقسيم مى كند. قسم دوم اين تقسيم براى ما اهميت دارد. او در تعريف نوع دوم چنين مى گويد:
آن عبارت از تعليم حقيقت بسيط از طريق علم حضورى است. اين حقيقت در عين بساطت و وحدتش، شامل حقايق متعددى است؛ همانند آنچه گفته مى شود: «حقيقت همه اشياى عالم بسيط است و اين كه آن هيچ جزء و قسمتى ندارد». آرى، نهايت موضوع اين است كه بساطت حقيقت در واجب الوجودْ مطلق بوده و در ممكن الوجودْ محدود است. حقيقت اين موضوع مهم اين است كه هر آينه انسان كامل با علم حضورى بساطت حقيقت را مشاهده مى كند. پس توانايى مشاهده همه حقايق اسماءالحسنى را داراست. ۲

3 . درنگى در برخى روايات

عرفا در بعضى از كتاب هايشان برخى از روايات را بر سر زبان ها انداخته اند. به كارگيرى اين روايات نيز تكرارى شده و بحث ها در توضيح و تفصيل آن به درازا كشيده است. ما نيز بر آنها درنگى گذرا خواهيم داشت.
1 . حديث قدسىِ «من گنجى مخفى بودم. پس دوست داشتم كه شناخته شوم. پس موجودات را آفريدم تا شناخته شوم»، از جمله اين احاديث است. گرچه اين حديث از هيچ طريقى براى ما نقل نشده است، اما اين حديث براى عرفا اساسى را پى ريزى كرده كه در كتاب هاى خود به آن اعتماد نموده و از آن بسيار استفاده كرده اند. همچنين مرعشى در شرح احقاق الحق مى گويد:
هيچ سند ضعيف و يا صحيحى براى اين حديث به دست ما نرسيده است. علاوه بر اين جاى بسى تعجب است كه برخى از بزرگان به گمان مستند بودن اين روايت به شرح آن پرداخته اند. ۳
2 . حديث نبوىِ «خداوند متعال آدم را به صورت خود آفريد» و يا به قولى، «به صورت خداوند رحمان» نيز از جمله احاديثى است كه نزد پيروان اين مدرسه حديثى رايج و مشهور است و در بحث از معناى آن به تأويل هاى متعددى پرداخته اند؛ از آن جمله صدرالمتألهين در تفسيرش، مراد از آن را خلقت حقيقت محمّديّه به نام مبارك رحمان دانسته است؛ ۴ ولى صدوق در كتاب التوحيد مى گويد:
از على عليه السلام روايت شده است كه فرمود: پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از مردى شنيد كه به مرد ديگرى گفت: خداوند چهره تو و چهره شبيه تو را زشت گرداند. آن حضرت خطاب به او فرمودند: كافى است اين گونه مگو؛ زيرا خداوند متعال انسان را به شكل خود آفريده است.

1.تسنيم، ج۱، ص۳۵۵.

2.همان، ج۳، ص۱۹۰.

3.شرح احقاق الحق، ج۱، ص۴۳۱.

4.تفسير القرآن الكريم، ج۴، ص۲۸۳.

صفحه از 104