اين مقاله به بررسى حديث در مدرسه عرفا ـ كه در حديث شناسى روشى متمايز و متفاوت اتخاذ كرده اند ـ مى پردازد.
در قسمت اول بحثى درباره حديث در حوزه هاى عرفان نظرى ارائه گرديده در آن گفته شده است كه حديث جايگاه ويژه اى داشته است، ولى آنها نقدى روشن بر حديث از لحاظ عدم افاده يقين دارند. عرفا معتقدند كه حديث هم مانند قرآن داراى ظاهر و باطن است، و بعضى معتقدند كه فهم و درك سنت فقط به اندازه طاقت بشرى است. عرفا در روش تصحيح حديث بر شنيدن مستقيم و بدون واسطه اعتماد مى كنند و به سند حديث وقعى نمى نهند.
قسمت دوم مقاله درباره حديث در حوزه كاربردى است. نويسنده بر اين باور است كه عرفا در تفسير حديث تابع يقينى هستند كه آن را با مشاهده دريافت مى كنند.
در پايان نوشتار، رواياتى نقل شده كه عرفا سر زبان ها انداخته اند. اين روايات يا از هيچ طريقى براى ما نقل نشده يا از طريق غير شيعه وارد شده است.