اختلاف قرائت يا تحريف قرآن - صفحه 6

يا ده گانه اند و ثانيا هيچ يك از روايات اختلاف قرائات منسوب به اهل بيت، دالّ بر تحريف يا نقصان آيات نيستند. ۱

2. قرائات در التبيان شيخ طوسى

توجه به نقل قرائات مختلف در التبيان بسيار چشمگير و غيرقابل قياس با تفاسير روايى شيعه پيش از طوسى است. وى نه تنها از قاريان هفت گانه معروف نقل مى كند، بلكه قرائت هفت قارى ديگر ۲ را نيز مورد توجه قرار مى دهد. ۳ افزون بر اين، نقل قرائات شاذ يا قرائات منسوب به برخى از صحابه در تفسير التبيان امرى بسيار رايج است. ۴ اين از آن روست كه شيخ طوسى در مقدمه تفسير خود ۵ قصدش را تأليف كتابى حاوى تمام علوم قرآن، و در صدر همه قرائت، مى شمارد. از همين رو، در جاى جاى اين تفسير، گاه بخشى مجزا با عناوينى چون «القراءة»، «القراءة و الحجة»، يا «القراءة و اللغة» مى گشايد و در آن به بحث از وجوه مختلف قرائات مى پردازد. اين روش به شكلى منقح تر بعدها در تفسير مجمع البيان ادامه يافته است.
به نظر علامه عسكرى ۶ ورود تمامى اقوال مربوط به اختلاف قرائات از كتب اهل سنت به متون شيعى دو سبب داشته است: يكى تأثير غُلات با سوء نيت و دوم، كار برخى علما از روى حسن نيت. در قسمت اول، وى مهم ترين شيعه غالى و وارد كننده اين روايات به متون شيعى را سيّارى ۷ مى داند و در قسمت دوم، مهم ترين عالم (با حسن ظن) شيعى را شيخ طوسى مى شمارد كه در التبيان خود با امانت كامل، قرائات را از كتب اهل سنت (مدرسة الخلفاء) نقل مى كند (همچنان كه به برخى از مرويات آنها نيز اعتماد و نقل مى كند). پس از او، طبرسى، ابوالفتوح رازى، ابوالمحاسن جرجانى (در

1.براى نمونه هايى از نقل قرائات منسوب به ائمه در تفسير التبيان، ر.ك: التبيان ج۳، ص۲۹۷. به گفته علامه عسكرى (القرآن الكريم و روايات المدرستين، ج۳، ص۲۵۱)، طبرسى حتى قرائاتى را از تفاسير اهل سنت چون زمخشرى و قرطبى ذكر مى كند كه در التبيان شيخ طوسى نيامده است. اين نكته اى بسيار مهم و درخور توجه است؛ اما بايد توجه داشت كه طبرسى در زمان تأليف مجمع البيان اساسا تفسير الكشاف زمخشرى را نديده بوده است (ر.ك: تفسير جوامع الجامع، ج۱، ص۴۸) و تفسير قرطبى (م۶۷۱ق) نيز سال ها پس از وفات طبرسى نگاشته شده است. بنابراين، نقل هاى طبرسى در مجمع البيان نمى توانسته از زمخشرى يا قرطبى باشد. به عكس، در آنها مواردى مى توان يافت كه به روشنى بر اخذ از متون و مؤلفان شيعه دلالت دارند؛ مثلاً در مجمع البيان، ج۵، ص۱۹، روايتى از ابن عقده (م۳۳۲ق) از عريف / غريف بن الوضّاح جعفى از امام باقر عليه السلام در ذيل آيه «فَقَـاتِلُواْ أَئمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لآَ أَيْمَـانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ» (سوره توبه، آيه۱۲) آمده كه مى گويد امام عليه السلام آيه را إِيمان خوانده است. براى نمونه هاى ديگر، ر.ك: مجمع البيان، ج۴، ص۴۱: ج۷، ص۲۸۳؛ ج۸، ص۹۲؛ ج۱۰، ص۲۶۴.

2.اين هفت تن عبارت اند از: ابوجعفر مدنى، يعقوب بن اسحاق حضرمى، خلف بن هشضام بزّار، حسن بصرى، ابن محيصن مكى، سليمان بن مهران اعمش، و يحيى بن مبارك يزيدى.

3.«التبيان فى تفسير القرآن»، ص۴۶۸ ـ ۴۶۹.

4.منهج الشيخ ابى جعفر الطوسى ...، ص۱۶۳ ـ ۱۶۵ ـ ۱۷۹ ـ ۱۸۷.

5.التبيان، ج۱، ص۲.

6.القرآن الكريم و روايات المدرستين، ج۳، ص۲۴۶ به بعد.

7.درباره احمد بن محمّد بن سيّار (ابوعبداللّه الكاتب البصرى)، معروف به سيّارى و اثر تفسيرى وى به تكلمه پايانى همين مقاله مراجعه شود.

صفحه از 18