حكم شرعى وضع حديث - صفحه 31

مى تواند به موقعيت ب برود و بگويد تا وقتى كه اينجا بودم، او را نديدم.
حتى دانستن اين كه برخى مطالب دروغ است، هيچ عكس العملى را در آدمى ايجاد نمى كند و او همچنان به فوايد آن دروغ دلبستگى نشان مى دهد؛ همچنان كه در داستان ها و اسطوره ها مشاهده مى شود و همچنان كه در جدل درست و غلط اعتقادات خصم، تا وقتى بتوان از مسلمات او به سود خود بهره جست، مهم نيست.
از اين رو، نمى توان به راحتى از دغدغه دروغگويى در امور دينى رهايى يافت و ممكن است براى پرهيزگارترين آدميان اين تصور پيش آيد كه مصلحت دينى با دروغگويى تأمين مى شود.
لذا بايد سخن از اين باشد كه آيا واقعا دروغگويى دينى مانند وضع حديث، مصلحت دينى را به گونه اى كوتاه مدت يا دراز مدت، تأمين مى كند؟ از آنجا كه آموزه هاى دينى در اخبار و انشاءات آن، بر اين اصل قرار گرفته كه حقايق را بازگو مى كند و اين كه اتصالش به وحى و غيب به اين آموزه ها ارزش داده و حجيت آن را تأمين مى كند، در اين صورت، دروغگويى و جعل حديث:
الف. اگر آشكار نشود، مردمان را به امورى مشغول مى كند و به عقايدى ملزم مى سازد كه گاهى هيچ اثرى معنوى و مادى و دنيوى و اخروى بر آن مترتب نيست. ۱ يا اين كه ممكن است با استناد به احاديث جعلى افراد براى خود و مرام خود عظمت و قداست دست و پا كرده و از اين طريق به سوء استفاده از احساسات مذهبى مردم براى تأمين اغراض دنيوى خود بپردازد؛ بخصوص آن كه مردم از افراد متدين به جهت اعتقادشان به اين كه آنان اهل زهد و تهذيب و قرب الهى هستند، كمتر انتظار دروغ داشته و به قول و عمل آنها اعتماد ويژه اى دارند.
ب. اگر دروغ بودن آن سخنان آشكار مى شود، اعتبار اين آموزه ها و حجيت آنها و سپس تمام آموزه هاى دينى و حجيت آن را زير سؤال رفته و از نظر شنونده دين، بازيچه اهواء و دين و ديندارى، مهمل جلوه گر مى شود.
لذا بايد گفت در امر دين به اعتبار ماهيت آن، دروغ ها و انتساب آنها به شارع، در نهايت، علاوه بر اين كه از بى اخلاقى و عدم تهذيب نفس دروغگويان پرده بر مى دارد، لطمات جبران ناپذيرى به دين و ديندارى وارد كرده و مردمان را از نزديكى بدان و متوليانش مى هراساند.

9. نتيجه گيرى

با وجود آن كه دروغگويى و دروغ بستن نزد تمام اقوام و اديان از اخلاقيات زشت شمرده مى شود و جملگى بر قبح آن تصريح دارند، بخصوص وقتى كه اكاذيب و دروغ ها به شخصيت هاى پاك و منزهى نسبت داده مى شود، اما ظاهرا انسان ها بنابر انگيزه هاى عملگرايانه خود حتى در حوزه دين، چندان مقيد به اين قبح اخلاقى نبوده است و توجه بيشتر به هدف و نتيجه ـ كه اگر داشته باشد،

1.گفتيم «گاهى» چون ممكن است برخى از سخنان دروغ و جعلى، خود مطالب مهم و مفيدى باشند.

صفحه از 32