روش نجاشى در نقد رجال - صفحه 62

ص253، ش704، ص269، و ... .
نجاشى مؤلفانى را كه داراى پيشينه اعتقادى صحيحى بودند و بعدا دچار انحراف و فساد مذهب شدند، نيز نام مى برد. ۱

5 ـ 2. شناساندن مؤلفان مسامحه كار

نجاشى گاه به مسامحه شمارى از مؤلفان در امر روايت و نقل از همه گونه اشخاص اشاره كرده، ولى در عين حال، بيشتر آنان را توثيق نموده و فقط در دو مورد از اظهار نظر رجالى درباره آنان خوددارى نموده است.
احمد بن محمّد بن خالد برقى، فى نفسه «ثقة» است، اما از ضعفا روايت كرده و بر مراسيل اعتماد نموده است، ۲ احمد بن محمّد بن جعفر صولى ـ كه در حديث توثيق شده است و روايات قابل اعتنايى دارد ـ از ضعيفان روايت كرده است. ۳ على بن حسن بن على بن فضال ـ كه موثق دانسته شده ـ خيلى كم از ضعيفان روايت كرده است، ۴ و محمّد بن حسان رازى بسيار زياد از ضعيفان روايت كرده است. ۵
نجاشى تسامح صاحب نامان و مشاهير علم رجال و حديث را نيز متذكر گرديده است؛ از جمله، اصحاب شيعه درباره محمّد بن احمد بن يحيى ـ كه در حديث «ثقه» است ـ گفته اند:
او از ضعفا روايت و بر مراسيل اعتماد مى كرده و هيچ دقتى در اين كه حديث را از چه كسى اخذ مى كند، نداشته است. با اين وجود، بر خود او ايرادى نيست. ۶
محمّد بن مسعود عياش سمرقندى «ثقه»،«صدوق» و «عين من عيون هذه الطايفة» بود، اما بسيار از ضعيفان روايت مى كرد. ۷ شاگرد او محمّد بن عمر بن عبدالعزيز كشى نيز همچون استادش، اگرچه موثق دانسته شده، اما بسيار زياد از ضعيفان روايت مى كرد، ۸ محمّد بن جعفر بن احمد بن بطه در قم منزلت و احترام خاصى داشت. ادب و علم او بسيار زياد بود، اما وى در حديث تساهل به خرج مى داد (يتساهل فى الحديث). ۹
با توجه به اين كه نجاشى اغلب مؤلفان فوق الذكر را توثيق نموده است، شايد بتوان گفت اين كه گفته اند: «روايت از ضعفا، نزد قدما، طعنى عظيم بوده است»، ۱۰ چندان صحيح به نظر نمى رسد؛ حداقل نزد نجاشى اين گونه نبوده است، مگر اين كه گفته شود «طعن عظيم»، گرچه عيب و ايرادى

1.همان، ش۵۵۱، ص۲۰۸، ش۷۰۷، ص۳۷۰، ش۱۰۲۹، ص۳۷۸.

2.همان، ش۱۸۲، ص۷۶.

3.همان، ش۲۰۲، ص۸۴.

4.همان، ش۶۷۶، ص۲۵۷.

5.همان، ش۹۰۳، ص۳۳۸.

6.همان، ش۹۳۹، ص۳۴۸.

7.همان، ش۹۴۴، ص۳۵۰.

8.همان، ش۱۰۱۸، ص۳۷۲.

9.همان، ش ۱۰۱۹، ص۳۷۲؛ نمونه هاى ديگر از اين دست عبارت اند از: همان، ش۱۰۲۰، ص۳۷۳، ش۱۱۴۸، ص۴۷۲.

10.قاموس الرجال، ج۱، ص۴۸.

صفحه از 78