گاه، راويان آثار را ـ كه نامشان در طريق كتاب آمده ـ تضعيف كرده است.
وى به نقل از استادش، ابن نوح سيرافى يكى از طرق هشتگانه اش به كتاب هاى حسين بن سعيد اهوازى را «غريب» ۱ دانسته است. ۲ همچنين او خبر از وجود «اضطراب» ۳ در سند كتاب الوصية اثر عيسى بن مستفاد داده است. ۴
او يكى از طرق كتاب النوادر محمّد بن حسن بن شمون را «مظلم» ۵ معرفى كرده است ۶ و بيشتر روايانى را كه در طرق مؤلفات جابر بن يزيد جعفى قرار دارند، تضعيف كرده است. ۷
كتاب خالد بن حماد قلانسى دو طريق دارد كه بر يكى به دليل وجود ابوهريره، عبداللّه بن سلام خدشه وارد كرده است. ۸
راوى كتاب هاى سعيد بن جناح شخصى ناشناخته و مجهول است. ۹
راوى كتاب هاى محمّد بن حسن جعفرى شخصى به نام بلوى است كه مورد تضعيف و طعن واقع شده است. ۱۰
3 ـ 5 . نقد آراى پيشينيان و استقلال رأى
نجاشى در سراسر فهرست اظهار نظرهاى خود را به همراه نقد آراى گذشتگان در موضوعات گوناگون مرتبط با نگارندگان و آثارشان بيان كرده است. اظهار نظرهاى او درباره جرح و تعديل اشخاص بدين قرار است: نجاشى گاه آراى رجالى گذشتگان را نمى پذيرد و گاه خود به اظهار نظر درباره وضعيت رجالى اشخاص مى پردازد؛ براى نمونه: نجاشى نظر گروهى از قمى ها را درباره حسن بن يزيد نوفلى مبنى بر بروز انديشه غلو در اواخر عمر وى ذكر كرده و سپس ترديد خود را با تعبير «اللّه اعلم» بيان و سبب اين ترديد را مشاهده نكردن روايتى كه بر اين معنا (وجود انديشه غلو در او) دلالت كند، در مجموعه روايات او دانسته است:
1.محققان وجوهى چند براى استغراب ابن نوح ذكر كرده اند؛ از جمله «عدم التوافق بين ما ذكره من تاريخ ايام جعفر الناصر مع ما ذكره الاصحاب و غير هم فى تاريخ ملكه بعد وفات الناصرالكبير... أو لعلوّ الاسناد برواية ابن حمزة عن الدينورى عن الحسين بن سعيد مع أنه يروى غالبا بوسائط عن احمد بن محمّد بن عيسى الذى يروى عن الحسن بن سعيد...» (تهذيب المقال فى تنقيح كتاب الرجال، ج۲، ص۱۷۵).
2.رجال النجاشى، ش۱۳۶، ص۶۰.
3.منظور از اضطراب در سند، تزلزل و بى ثباتى در آن است؛ به مثل گاه راوى از پدرش از جدش روايت مى كند و گاه از جدش بدون واسطه و گاه نيز از شخص سومى غير از اين دو (پدر و جد) روايت مى كند (مقباس الهداية فى علم الدراية).
4.رجال النجاشى، ش۸۰۹ ، ص۲۹۸. در طريق كتاب مذكور، نام ابو عيسى عبيداللّه بن فضل بن هلال بن فضل بن محمّد بن سليمان صابونى آمده است كه ظاهرا اين نام آميخته اى از نام دو تن از راويان مصرى است كه اتفاقا كنيه هر دو ابو عيسى است؛ يكى، عبيداللّه بن فضل بن محمّد بن هلال نبهانى (رجال النجاشى، ش۶۱۶، ص۲۳۲) و ديگرى، محمّد بن احمد بن ابراهيم بن سليمان صابونى (همان، ش۱۰۲۲، ص۳۷۴) است كه هر دو از مشايخ جعفر بن محمّد قولويه بودند(مشيخة النجاشى، ص۹۱).
5.طريقى را گويند كه در آن اشخاص ناشناخته و مجهول وجود داشته باشد(معجم علوم الحديث النبوى، ص۳۲).
6.رجال النجاشى، ش۸۹۹ ، ص۳۳۶.
7.همان، ش۳۳۲، ص۱۲۸.
8.همان، ش۳۳۸، ص۱۴۹.
9.همان، ش۵۱۲، ص۱۹۱.
10.همان، ش۸۸۴، ص۳۲۴.