شناسايى يك راوى مشترك - صفحه 90

به نظر مى رسد اين راوى بر اعتقاد يكى از فرقه هاى زيديه باشد؛ زيرا افزون بر آن كه ابن عقده جارودى مذهب شاگرد جعفر بوده و از او بسيار روايت كرده ـ چنان كه ابن عقده تفسير ابوالجارود را از جعفر محمدى نقل مى كند ـ ۱ برادر جعفر بن عبداللّه ، محمد بن عبداللّه علوى ـ كه ذكر شد به گفته نجاشى جعفر از او روايت كرده ـ نيز از زيديه بوده است. ۲
ه. احمد بن محمد بن زياد: به نظر مى رسد منظور از احمد بن محمد بن زياد در طريق نجاشى، ابن عقده احمد بن محمد بن سعيد بن عبدالرحمان بن زياد بن عبداللّه بن زياد (م333ق) است؛ زيرا:
ـ جعفر محمدى در بسيارى از اسناد رجال نجاشى قرار دارد و نجاشى نيز در همه موارد به واسطه ابن عقده طريق خود را به جعفر محمدى رسانده است. ۳
ـ افزون بر طريق نجاشى، در طريق شيخ طوسى به كتاب غياث بن ابراهيم نيز ابن عقده با دو واسطه تا غياث قرار دارد.
ـ راوى احمد بن محمد بن زياد در طريق نجاشى به كتاب غياث، يعنى احمد بن ابراهيم بن ابى رافع، در موارد ديگر از ابن عقده روايت كرده است. ۴ وى همچنين در يكى ديگر از طرق نجاشى پس از ابن عقده قرار دارد. ۵ از سوى ديگر، روايتى كه ابن ابى رافع پس از احمد بن محمد بن زياد در سند آن واقع شود، ديده نشد.
ـ ابن عقده با اسامى مختلف و متفاوتى همچون احمد بن محمد كوفى، احمد بن محمد بن سعيد، احمد بن محمد همدانى، ابن سعيد، ابوالعباس ابن عقده و... نقل روايت كرده است و بعيد نيست كه اين بار با انتساب به زياد، يكى از نياكانش و با عنوان «احمد بن محمد بن زياد» راوى جعفر محمدى باشد.

2 ـ 3 . غياث بن ابراهيم ياد شده در رجال النجاشى كيست؟

از بررسى راويان طريق نجاشى چنين به دست مى آيد كه نجاشى راوى اى را معرفى مى كند كه يا از اهل سنت بوده يا ارتباط نزديكى با مجالس و محدثان اهل سنت داشته است؛ زيرا راوى كتابش، اسماعيل بن ابان وراق يكى از راويان اهل سنت و استاد بخارى است. از سوى ديگر، گمانه زنى هايى درباره اعتقاد و تمايل اسماعيل به تشيع وجود دارد كه اين احتمال را به ذهن متبادر مى كند و وى نيز همانند غياث بن ابراهيم از گروه و فرقه اى همچون بتريه بوده كه با هر دو مكتب ارتباط نزديك داشته است؛ چنان كه دو راوى پس از اسماعيل نيز از پيروان زيديه هستند. از سوى ديگر، هر دو

1.الفهرست، ص۱۳۱.

2.ر. ك: الأمالى، مفيد، ص۱۱۷.

3.تنها در يك مورد راوى جعفر، حسين بن محمّد بن فرزدق است (رجال النجاشى، ص۲۲۴).

4.ر. ك: مصباح المتهجد، ص۷۵۹.

5.رجال النجاشى، ص۲۸۷.

صفحه از 92