مُصَنَّف عبدالرزّاق صنعانى - صفحه 97

همچنان كه شاخت به درستى درباره نوشته هاى لئونه كايتانى بر آن تأكيد ورزيد. ۱
در اين مقاله، من بار ديگر با دقت و توجه به دو رويكرد منبع شناسانه و روايى ـ تاريخى، خواهم كوشيد نشان دهم چگونه و تا چه اندازه مى توان از قابل اعتماد بودن سلسله راويان احاديث مطمئن شد. آثار ارزشمند منبع شناسانه معدودى در حوزه تفسير منتشر شده اند، ۲ اما سعى من در مقاله حاضر آن است كه نشان دهم اين موضوع را مى توان در حيطه احاديث فقهى هم ـ كه نظريه شاخت بر آن مبتنى است ـ با موفقيت آزمود. همانند شاخت، ۳ من هم برآنم كه روش هاى به كار گرفته شده و نتايج به دست آمده در اين حوزه خاص از روايات، اصولاً بر ديگر حوزه ها، مانند حوزه روايات تاريخى نيز قابل اطلاق اند. ۴

دوم

در ميان مجموعه هاى حديثى فراوانى كه مى شناسيم، المُصَنَّف عبدالرزاق صنعانى يمنى (م211ق) به دلايلى كه از اين پس بيان خواهد شد، براى رويكردى منبع شناسانه بسيار مناسب است. اين اثر ـ كه چاپ يازده جلدى آن بر اساس نسخه نادرى است كه بر جاى مانده ـ ۵ حقيقتا پرسش هايى را درباره كامل بودن اين مجموعه و تدوين اصلى اش، به دليل آن كه از روايات مختلف گردآورى شده، برمى انگيزد. با اين همه، نود درصد آن، به يك راوى برمى گردد: اسحاق بن ابراهيم دَبَرى (م285ق). او احتمالاً اين مجموعه را به صورت مكتوب از پدرش، يكى از شاگردان عبدالرزاق، دريافت كرده است، اما در روايت آن، نام پدرش را جا انداخته است؛ چه زمانى كه در كودكى همراه پدرش، در درس هاى عبدالرزاق حاضر مى شده، از خود وى براى نقل المُصَنَّف، اجازه داشته يا چنين ادعا كرده

1.Schacht, ``Revaluation, p. ۱۴۸.

2.ر. ك: همين مقاله، پاورقى ۴.

3.Schacht,``Revaluation, pp. ۱۸۴, ۱۵۰f.

4.ادله اى كه در اين مقاله مطرح شده، به طور كامل تر در كتاب آتى من، پردازش و مستدل شده اند: ر. ك: Motzki, Harald. Die Anfnge islamischer Jurisprudenz. Ihre Entwicklung in Mekka bis zur Mitte des ۲./۸. Jahrhunderts. Abhandelungen für die Kunde des Morgenlands, vol. ۵۰, ۲ (Wiesbaden, ۱۹۹۰). [توضيح ويراستار: اين كتاب در واقع در سال ۱۹۹۱م، در اشتوتگارت منتشر شده است. در سال ۲۰۰۲م، انتشارات بريل در لايدن (هلند) ترجمه اى انگليسى از آن را به انتشار رسانيد كه مشخصات كتاب شناختى آن چنين است: Harald Motzki, The Oragins of Islamic Jurisprudence: Meccan Fiqh before the Classical Schools, trans. Marion Katz. Leiden: E.J. Brill, ۲۰۰۲. ماهر جرار در مجله الأبحاث، دوره ۴۰، سال ۱۹۹۲م، ص۱۲۹ ـ ۱۴۲ معرفى بلندى بر اساس نسخه آلمانى اين كتاب نوشته است كه آن را اسماعيل باغستانى به فارسى ترجمه كرده است. ر. ك: «مبادى فقه اسلامى»، ماهر جرار، ترجمه: اسماعيل باغستانى، مجله معارف، دوره بيستم، ش۳، پياپى ۶۰، آذر ـ اسفند ۱۳۸۲، ص۳۹ ـ ۵۳].

5.المُصَنَّف، عبدالرزاق بن همّام صنعانى، تحقيق: حبيب الرحمن اعظمى، ۱۱ جلد (سيملاك، ۱۳۹۱ق / ۱۹۷۲م) [اين كتاب از طريق انتشارات المكتب الإسلامى در بيروت توزيع يافته است (ويراستار)].

صفحه از 120