نقد و بررسى ضرب قرآن - صفحه 10

روش را پيامبر و اهل بيت استفاده كرده اند ـ ۱ فرموده است:
و ينطق بعضه ببعض و يشهد بعضه على بعض.
و در خطبه ديگر مى فرمايد:
و ان الكتاب يصدق بعضه بعضا.۲
در خبرى از امام باقر آمده است:
ليس شى ء من كتاب اللّه الاّ عليه دليل ناطق عن اللّه فى كتابه مما لا يعلمه الناس.۳
از سوى ديگر، اگر به همان روايات رسيده از پيامبر و بستر صدور اين روايات توجه شود، روشن مى شود كه ضرب قرآن به قرآن معنايى خاص داشته كه بعدها اهل بيت به صورت مطلق آن را به كار گرفته اند، چون آمده است:
يتراجعون فى القرآن، يتدارؤن فى القرآن. اذا ذكروا آية من القرآن فتماروا فيها.
حتى در برخى از اين روايات موضوع جدل و تناقض يابى مشخص شده و آمده است:
يتكلمون فى القدر.
روشن است استفاده از آيه اى براى آيه اى، چيزى جز جدل و نزاع و مراء كردن و پيدا كردن معارض ميان آيات است.
عياشى ـ كه خود اين روايت ضرب القرآن باالقرآن را آورده ـ در ذيل باب «كراهية الجدل فى القرآن» آورده و در آغاز به روايتى ديگر از امام باقر اشاره مى كند:
اياكم و الحضرمة، فانها تحبط العمل و تمحق الدين و ان احدكم لينزع بالآية يقع فيها ابعد من السماء.۴
به جاى ضرب، در اين روايت، نزع و كندن به كار گرفته شده و موضوع آن خصومت دانسته شده و دليل بر كفر دانستن اين روش هم از اين روايت به خوبى استفاده مى شود.
نكته قابل توجه در روايات پيامبر، تعبير ضرب قرآن به قرآن در برابر تصديق القرآن بعضه ببعض آمده است؛ يعنى عمل ضرب براى يافتن تخالف و تباين بوده و يصدق بعضه بعضا براى تأييد و كشف معنايى از كلام ديگر كه همان تفسير و فهم بهتر است و جالب تر در روايت مسند ابن حنبل آمده است:
فلا تكذبوا بعضه ببعض.
يعنى عمل ضرب تكذيب كردن است. به همين دليل هم گفته شده كه اگر آيه را ندانستيد، به

1.در اين باره ر. ك: نورالثقلين، ج۱، ص۱۲۱، ح۳۴۴، ص۲۱۴، ح۸۱۳ ، ص۱۹، ح۱۰۹، ج۱، ص۲۷، ح۱۶ و احاديث بسيار ديگر.

2.نهج البلاغه، خطبه ۱۳۳ و ۱۸.

3.بحارالأنوار، ج۸۹ ، ص۹۰.

4.تفسير العياشى، ج۱، ص۹۶.

صفحه از 11