مقدمه ‏اى بر صحيفه سجاديه - صفحه 65

متن عربى

متن عربى صحيفه كامله ـ كه اين ترجمه بر مبناى آن صورت گرفته است ـ توسط شهيد اول تدوين گرديد. ويرايش هاى ايرانى جديد آن بيشتر بر نسخه اى از اين متن ـ كه توسط پدر محمدباقر مجلسى، ملا محمدتقى مجلسى (م1070ق /60 ـ 1659م) كه او نيز يكى از علماى مهم دوره صفوى بود، و پسر ديگر او ملا عبداللّه (م1084ق /1673م) نقل شده ـ مبتنى است. اما حداقل يكى از اين ويرايش ها به فقيه، فيلسوف، معمار، شاعر و رياضى دان معروف دوره صفوى، يعنى شيخ بهايى (م1031ق /2 ـ 1621م) برمى گردد. ۱ مجلسى بزرگ به تعداد زيادى از نسخه هاى صحيفه دسترسى داشت كه آنها را از برجسته ترين مراجع شيعى زمان خود دريافت كرده بود. او در يكى از كتاب هايش به تمامى سلسله هايى كه صحيفه از طريق آنان به دست او رسيده بود، اشاره مى كند و گفته شده كه تعداد اين سلسله ها بيش از يك ميليون عدد است. ۲
طبعا اين سوال مطرح مى شود كه چرا مجلسى از ميان سلسله هاى زيادى كه در اختيار داشت، سلسله اى را كه در مقدمه ذكر شده است، انتخاب كرد. اين سوال وقتى جدى تر مى شود كه متوجه شويم اين سلسله بسيار ضعيف است (همان طور كه شارحان به آن اشاره كرده اند و در يادداشت هاى مربوط به ترجمه نيز ثبت گرديده است). به نظر مى رسد كه دليل اين كار، دقت اين روايت خاص است كه به شهيد اول برمى گردد و طريق ديگرى كه مجلسى به وسيله آن صحيفه را دريافت كرده نيز مؤيد آن است. شايسته است چگونگى اين طريق خاص را به تفصيل شرح دهيم، زيرا كه نمونه خوبى از جو پيرامون اين متن در محافل شيعى است.
شبى مجلسى در حالت نيمه خواب، خود را در صحن مسجد عتيق اصفهان يافت، در حالى كه امام دوازدهم مهدى (عج) در مقابل او ايستاده بود. مجلسى از او درباره تعدادى از مسائل علمى كه نتوانسته بود حل كند، سوال كرد و امام براى او راه حل آنان را توضيح داد. سپس مجلسى از او درخواست كتابى كرد تا مطابق آن عمل كند و امام او را راهنمايى كرد تا مولانا محمدالتاج را بجويد و مجلسى در عالم رؤيا كتابى را ـ كه ظاهرا يك كتاب دعا بود ـ در نزد خود يافت. پس از برخاستن از خواب متوجه شد كه دست هايش خالى است و تا صبح به دليل اين ناكامى گريست. صبح گاه، ناگهان به ذهنش رسيد كه شايد شيخ محمد مدرس مورد نظر مهدى عليه السلام بوده و امام به دليل شهرتش در ميان علما او را «تاج» خوانده است. بنابراين، براى ديدن شيخ محمد نزد او رفت و بعد از آن كه به محفل او وارد شد، مشاهده كرد كه او نسخه اى از صحيفه را در دست دارد. او جلو رفت و روياى خود را براى شيخ محمد بازگفت. تعبير شيخ محمد از اين رويا آن بود كه او به مراتب بالاى شناخت

1.يادداشتى كه به ترجمه و ويرايش شعرانى ضميمه شده به ما مى گويد كه اين ويرايش از روى نسخه اى خطى كه توسط شيخ بهايى نوشته شده و همو آن را تطبيق، تصحيح و امضا كرده، تهيه شده است. اين متن عينا همان متنى است كه به مجلسى برمى گردد.

2.ر. ك: مقدمه مشكات بر الصحيفة الكاملة السجادية.

صفحه از 87