مقدمه ‏اى بر صحيفه سجاديه - صفحه 69

3. از على پرسيدند كه چه كلامى از ديد خداوند بهترين كلام است؟ او پاسخ داد: «ذكر زياد و تضرع و دعا».
4. على گفت: «چهار چيز است كه به نفع انسان عمل مى كند، نه به ضرر او: اول و دوم ايمان و شكر، زيرا خداوند فرموده است: «مَّا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَءَامَنتُمْ». (سوره نساء، آيه 147) سوم طلب بخشايش، زيرا خداوند فرموده است: «وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ». (سوره انفال، آيه 33) چهارم دعا، زيرا فرمود: «قُلْ مَا يَعْبَؤُاْ بِكُمْ رَبِّى لَوْلاَ دُعَآؤُكُمْ». (سوره فرقان، آيه 77).
5 . حسين عليه السلام فرمود: «پيامبر عادت داشت كه هنگام دعا و نياز به درگاه خداوند دستانش را مانند يك انسان بى نوا كه براى رفع گرسنگى گدايى مى كند، بالا مى آورد».
6 . امام محمد باقر فرمود: «خداوند هيچ چيز را بيشتر از اين كه بندگانش به درگاه او دعا كنند دوست نمى دارد». ۱
خلاصه آن كه دعا كردن به درگاه خداوند عبارت است از مخاطب قراردادن او به همراه ستايش، شكر، اميد و حاجت هاى شخص مؤمن. مسيحيان معاصر از چنين تعريفى عموما معناى لفظ prayer را مى فهمند. دعا مانند ذكر، بخشى اساسى از زندگى دينداران را تشكيل مى دهد و هرچند در قرآن به طور كلى به آن امر شده است، لكن به دليل ماهيت شخصى و درونى آن در دستورات شريعت شكل و قالب خاصى به خود نگرفته است. هر كس بايد خدا را به ياد داشته باشد و به درگاه او دعا كند، اما براى اين كار به سختى مى توان قانون وضع كرد؛ زيرا قلمرو آن رابطه سرى ميان انسان و پروردگار اوست. اما نماز حداقل فريضه بى قيد و شرطى است كه خداوند آن را از مؤمنان به عنوان نشانه ايمان و عضويت آنها در امت اسلامى مى پذيرد. حركات جسمانى كه در طى نماز انجام مى شود و اين واقعيت كه قالب و محتويات نماز اساسا براى تمامى نمازگزاران يكسان است، جنبه عمومى آن را مورد تأكيد قرار مى دهند. البته جنبه شخصى و خصوصى هم دارد و آن اين كه انسان در هرجا كه باشد، مى تواند نماز را به صورت فرادا به جاى آورد. دعا و ذكر برخلاف نماز كاملاً جنبه خصوصى و شخصى دارند.
اما عبادت خصوصى و شخصى اسوه هاى دينى معمولاً از آن جايى كه آنها به عنوان الگوى رفتارى ديگر انسان ها به حساب مى آيند، بعد از مدتى شكل عمومى به خود مى گيرد. سنت پيامبر دقيقا داراى بالاترين نمونه خير انسانى است كه به صورت يك الگوى آرمانى درآمده و هر كس بايد از آن پيروى كند و ادعيه اى كه توسط پيامبر قرائت مى شد، بخشى از سنت او هستند. هنگامى كه او اين ادعيه را با صداى بلند قرائت مى كرد، صحابه او آن را به خاطر مى سپردند. آنان همچنين معمولاً از پيامبر درخواست مى كردند تا ادعيه اى را كه در موقعيت هاى مختلف و براى اهداف متفاوتى بتوان

1.بحارالأنوار، ج۹۰، ص۹۴ ـ ۲۸۸.

صفحه از 87