روش و عملكرد عمومى نجاشى در فهرست - صفحه 118

نجاشى، گاه طرق خود به بعضى مؤلفات و مؤلفان را با تعابيرى چون: غريب، ۱ مضطرب ۲ و مظلم ۳ مخدوش ساخته و گاه راويان آثار را كه نامشان در طريق كتاب آمده تضعيف كرده است.
او به نقل از استادش، ابن نوح سيرافى، يكى از طرق هشت گانه اش به كتاب هاى حسين بن
سعيد اهوازى را غريب ۴ دانسته است. ۵ همچنين وى خبر از وجود اضطراب در طريق كتاب الوصيه ۶ عيسى بن مستفاد داده است. ۷
يكى از طرق كتاب نوادر محمّد بن حسن بن شمون، مظلم معرفى كرده است. ۸
بيشتر راويانى كه در طريق مؤلفات جابربن يزيد جعفى قرار دارند، تضعيف شده اند. ۹
كتاب خالد بن مادّ قلاسنى دو طريق دارد كه بر يكى به دليل وجود ابوهريره عبداللّه بن سلاّم، خدشه وارد شده است. ۱۰
راوى كتاب هاى سعيد بن جناح شخصى ناشناخته و مجهول است. ۱۱
راوى كتاب محمّد بن حسن جعفرى شخصى به نام بلوى است كه ضعيف و مطعون شناسانيده شده است. ۱۲
راويان كتاب الايمان و الاسلام مفضل بن عمر جعفى، همه مضطرب الرواية (داراى اضطراب و مختلف در نقل روايت) هستند. ۱۳
مياح مدائنى ـ كه به شدت تضعيف شده ـ كتابى دارد كه محمّد بن سنان در طريق آن وجود دارد، او از مياح مدائنى ضعيف تر است. ۱۴
نكته ديگرى كه در پايان اين مبحث شايان ذكر است اين است كه هرگاه همه يا بيشتر اشخاص مذكور در طريق يك اثر، اهل مكانى خاص باشند آن طريق مختص به آنها و به نام آن مكان ثبت

1.غريب در اينجا نه به معناى اصطلاحى، بلكه به معناى لغوى آن است و آن به وجود عيب و علتى در طريق مذكور اشاره دارد.

2.منظور از اضطراب در سند، تزلزل و بى ثباتى در آن است؛ به مثل، گاهى راوى از پدرش از جدش روايت مى كند و گاه از جدش بدون واسطه و گاه نيز از شخص سومى غير از اين دو (پدر و جدّ) روايت مى كند (مقباس الهداية، ج۱، ص۳۸۸).

3.طريقى كه در آن اشخاص ناشناخته و مجهول وجود داشته باشد را طريق مظلم گويند (معجم علوم الحديث النبوى، ص۳۲).

4.محققان وجوهى چند براى استغراب ابن نوح ذكر كرده اند؛ از جمله، آنچه او درباره مقطعى تاريخى بيان داشته با گزارش هاى شيعيان و ديگران درباره همان مقطع ناسازگار است. ديگر آن كه سندى نازل (كثير الوسايط) به صورت عالى (قليل الوسايط) در آن مذكور افتاده است (تهذيب المقال فى تنقيح كتاب الرجال، ج۲، ص۱۷۵).

5.رجال النجاشى، ش۱۳۶ و ۱۳۷، ص۶۰ .

6.در طريق كتاب مزبور، نام ابوعيسى عبيداللّه بن فضل بن هلال بن محمّد بن احمد بن سليمان صابونى آمده است كه ظاهرا اين نام آميخته اى از نام دو تن از راويان مصرى است كه اتفاقا كنيه هر دو ابوعيسى است؛ يكى، عبيداللّه بن فضل بن محمّد بن هلال نبهانى (رجال النجاشى، ش۶۱۶ ، ص۲۳۲) و ديگرى، محمّد بن احمد بن ابراهيم بن سليمان صابونى (رجال النجاشى، ش۱۰۲۲، ص۳۷۴) است كه هر دو از مشايخ جعفر بن محمّد بن قولويه بودند (مشيخة النجاشى، ص۹۱).

7.رجال النجاشى، ش۸۰۹ ، ص۲۹۸.

8.همان، ش۸۹۹ ، ص۳۳۶.

9.همان، ش۳۳۲، ص۱۲۸.

10.همان، ش۳۳۸، ص۱۴۹.

11.همان، ش۵۱۲ ، ص۱۹۱.

12.همان، ش۸۸۴ ، ص۳۲۴.

13.همان، ش۱۱۱۲، ص۴۱۶.

14.همان، ش۱۱۴۰، ص۴۲۴.

صفحه از 126