تاريخ‏گذارى روايات بر مبناى تحليل اسناد - صفحه 146

كليد واژه ها: تاريخ گذارى روايات، تحليل اسناد، نقد سندى روايات، وضع، خاورشناسان، خوتير ينبل.

درآمد

در نظر بسيارى از حديث شناسان اهل سنّت روايتى كه در يكى از كتب سته آمده باشد، نياز به تحليل تاريخى ندارد؛ خصوصا اگر در بيش از يك جامع حديثى از جمله بخارى يا مسلم يافت شود. به عبارت ديگر، نزد ايشان وجود روايت در اين كتاب ها دليل كافى براى تاريخى بودن اسناد آن به پيامبر صلى الله عليه و آله وسلماست.
در مقابل، از زمان انتشار پژوهش هاى گلدتسيهر ۱ و شاخت ۲ پرسش از تاريخ گذارى، خاستگاه و مرجع روايات، دغدغه اصلى انديشمندان غربى بوده و هست. ۳ براى آنان وجود يك روايت منسوب به پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم در يكى از جوامع حديثى به خودى خود مستلزم آن نيست كه اين انتساب وجاهت تاريخى هم داشته باشد. بدين سبب، دانشمندان غربى بر آن شده اند تا با اعمال روش هاى گوناگون، شواهدى بر تاريخى بودن يا تاريخى نبودن اين گونه انتساب ها ارائه كنند.
نوشتار حاضر با بررسى و موشكافى نمونه اى از اين دست تلاش ها كه در ضمن تحليل مجموعه روايتى خاص صورت گرفته، روش شناسى حديث پژوه بنام غربى، خوتير ينبل، ۴ در تحليل تاريخى روايات را بر اساس اسانيد معرفى و مبانى روشى آن را شناسايى كرده و پاره اى انتقادات و ملاحظات مطرح درباره آن را ارائه مى نمايد. نمونه اى كه در اين پژوهش مورد بررسى و تحليل قرار گرفته، مجموعه اى از احاديث منسوب به پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم است كه مضمون مشترك آنها نوعى نگاه تحقيرآميز

1.Goldziher, Ignaz.

2.Schacht, Joseph.

3.براى اطلاع از تاريخچه تفصيلى و پژوهش هاى صورت گرفته در اين باره، ر. ك: Harald Motzki, ``Introduction, in idem (ed.) Hadïth: Origins and Developments, Ashgate ۲۰۰۴; ترجمه مرتضى كريمى نيا، «حديث پژوهى در غرب: مقدمه اى در باب خاستگاه و تطور حديث» در علوم حديث، ش۳۷ ـ ۳۸، قم، پاييز و زمستان ۱۳۸۴.

4.Juynboll, Gautier H.A; وى از خاورشناسان حديث پژوه و پركار معاصر است. دغدغه اصلى وى رديابى خاستگاه و منشأ و نيز تاريخ گذارى روايات اسلامى است كه محتواى كتاب ها و مقالات متعددى كه از او منتشر شده به روشنى از آن حكايت دارد. علاوه بر مقالات و كتاب هايى كه در مقاله حاضر به آنها ارجاع داده شده، برخى از مهم ترين پژوهش هاى وى عبارت اند از: ``Some new ideas on the development of sunna as a technical term in early Islam, JSAI, ۱۰, Jerusalem ۱۹۸۷, ۳۴۳-۳۸۳; ``Some notes on Islams first fuqaha distilled from early hadth literature, Arabica, ۳۹, Lieden ۱۹۹۲, ۲۸۷-۳۱۴; ``Some thoughts on early Muslim historiography, Bibliotheca Orientalis, ۴۹ (۱۹۹۲), ۶۸۵-۶۹۱; ``Nafi, the mawla of Ibn Umar, and his position in Muslim hadth lirerature, Der Islam, ۷۰, Berlin/New York ۱۹۹۳, ۲۰۷-۲۴۴;.

صفحه از 167