تاريخ‏گذارى روايات بر مبناى تحليل اسناد - صفحه 150

به عبارت ديگر، ديرين ترين راوى شبكه است كه حديث را براى بيش از يك شاگرد روايت مى كند؛
يا به تعبيرى ديگر، نخستين جا از شبكه اسناد است كه همچون چتر باز شده است. ۱
بر همين مبنا وى حلقه مشترك فرعى ۲ را نيز اين گونه تعريف مى كند:
راويانى كه از حلقه مشترك (يا هر مجموعه ديگرى از راويان از يك نسل پس از وى) حديث شنيده و آن را براى دو نفر يا بيشتر از شاگردان خود نقل مى كنند، «حلقه مشترك فرعى» خوانده مى شوند. ۳ بنابراين، با مداقّه در شبكه حاضر، سليمان التيمى حلقه مشترك است و در مقابل (از چپ به راست) هُشَيم بن بَشير، سُفيان بن عُيَينَة، مُعتَمَر بن سليمان، سليمان بن حَيّان الأحمر، عبدالوارث بن سعيد و يحيى بن سعيد القَطّان، حلقه هاى مشترك فرعى هستند.
قاعده اساسى در روش تحليل تاريخى ينبل چنين است:
در شبكه اسناد، هر چه خطوط روايت بيشتر حول يك راوى جمع شوند ـ خواه به آن برسند و خواه از آن منشعب شوند ـ تاريخى بودن آن نقل، محتمل تر است. ۴ .
وى اين نقاط از شبكه اسناد را «گره» ۵ نام گذارى كرده است. بنابراين، به عقيده او احتمال تاريخى بودن گره ها از ديگر نقاط شبكه بيشتر است. استدلال وى بر اين قاعده آن است كه بر مبناى شواهد موجود در اسانيد روايت، نمى توان به سادگى تاريخى بودن اين نقاط را انكار كرد؛ زيرا در اين نقاط، تراكم روات به اندازه كافى زياد است. بر عكس، وقتى حديثى بنابر گزارش هاى رسيده، از پيامبر به يك صحابى، به يك تابعى (به يك تابعى ديگر) و در انتها به يك حلقه مشترك نقل مى شود، تاريخى بودن اين نقل ها به سختى قابل قبول به نظر مى رسد. ۶
به بيانى ديگر، درباره شبكه هاى اسنادى ـ كه شامل طرق منفردى بين پيامبر و حلقه مشترك هستند و تنها در طبقه اخير به تعدادى راوى كه ما به عنوان حلقه مشترك فرعى مى شناسيم،

1.Juynboll, Some Isnad-Analytical, ۳۵۱-۳۵۲; تعبير اخير (باز شدن همچون چتر) باز از مواردى است كه ينبل به جاى استفاده از اصطلاحات رايج حديثى، از تعبيرى حسى تر بهره جسته تا خواننده با شبكه اسناد ارتباطى ملموس برقرار كند.

2.partial common link; مراد از فرعى در اين جا در مقابل اصلى است؛ چه حلقه مشترك اصلى آن است كه حلقه واسط ميان دو بخش زبرين و زيرين نمودار است؛ ولى مى توان با توسع در اين مفهوم، آن را به مواردى كه در بخشى از نمودار نيز چنين نقشى بازى مى كنند، تسرى داد.

3.ibid., ۳۵۲.

4.ibid.

5.kont.

6.ibid., ۳۵۲-۳۵۳.

صفحه از 167