تاريخ‏گذارى روايات بر مبناى تحليل اسناد - صفحه 159

هدف ينبل از ترسيم جداگانه نمودارهاى (2 و 3) فراهم شدن اين امكان است كه طرق مخصوص به هر يك از اين دو صحابى، به تفكيك قابل رؤيت و در نتيجه قابل تحليل باشد. در واقع هر طريقى كه در نمودار (2) رسم نشده، از ابن عباس مى گذرد.
وى پس از ترسيم نمودارهاى (2 و 3)، با مقايسه اين دو نتايج تحليلى مهمى استنتاج مى كند: ۱
ـ شبكه 2 فقط دو حلقه مشترك فرعى (عوف و مسلم) از شاگردان حلقه مشترك دارد، در حالى كه در شبكه 3 برخى از طرق منفرد شبكه 2 (طريق أيوب و سعيد بن أبى عَروبَة) به گونه اى تقويت شده اند كه اكنون آنها هم طرق داراى حلقه مشترك فرعى هستند و افزون بر اينها، سه طريق جديد با حلقه هاى مشترك فرعى نيز وارد شبكه شده اند: أبوالأشهَب، حمّاد بن نَجيح و صَخر بن جُوَيريَّة.
ـ همچنين مسلم در نمودار (2) هيچ طريقى با اسناد عمران براى اين روايت نداشت؛ در حالى كه در نمودار (3) با چهار طريق از ابن عباس حضور يافته است.
ـ با اين كه با حضور طرق اسناد داده شده به ابن عباس در نمودار (3)، بر اسانيد اين روايت نزد بخارى افزوده نشده، احمد بن حنبل ۲
دو طريق زيادتر، طيالسى ۳ سه طريق اضافه و نسايى چهار طريق افزون تر دارند.

1.idib., ۳۶۶.

2.مسند احمد، ج۱، ص۲۳۴، ۳۵۹.

3.مسند ابى داود، ص۱۱۲، ۳۶۰.

صفحه از 167