روايات در سنت اسلامى به عنوان منبعى مهم براى فقه، اخلاق، تفسير و حتى تاريخ شناخته مى شود؛ اما در ميان خاورشناسان و حديث پژوهان غربى، در وهله نخست به مثابه منبع اساسى براى شناخت تاريخى اسلام خصوصا در سده هاى نخست حايز اهميت است. همين امر موجب شده تا ايشان براى بهره گيرى صحيح از اين منبع اطلاعاتى به مداقه در ارزش تاريخى آن بپردازند؛ بدين معنا كه اين روايات، به واقع، به چه دوره اى از تاريخ اسلام مربوط هستند و به لحاظ تاريخى، به چه فرد يا افرادى انتساب مى يابند. اين موضوع از زاويه اى ديگر مورد توجه عالمان حديث مسلمان نيز بوده است و آن مسأله نقد سندى و متنى روايات و تمييز روايات مجعول و موضوع از روايات اصيل و معتبر است. همين جا تلاش هاى حديثى انديشمندان مسلمان و غربى با هم پيوند مى خورد.