بررسى كتاب «التشريف بالمنن فى التعريف بالفتن» - صفحه 172

كه نام كتاب در بسيارى از چاپ ها از التشريف بالمنن فى التعريف بالفتن به الملاحم و الفتن فى ظهور الغائب المنتظر تغيير داده شده ۱ و نگارنده نيز در اين تحقيق چاپى با همين نام را در اختيار داشته است. از اين رو، لازم است اولاً به اختصار درباره مفهوم ملاحم و فتن سخن گوييم، ثانيا منابع سيد در اين كتاب، به ويژه سه منبعى را كه بخش اعظم روايات اين كتاب، يعنى سه بخش نخست آن را شكل مى دهد، مورد بررسى قرار دهيم كه از چه ميزان اعتبار برخوردارند. ثالثا گزارشى از محتواى كتاب ارائه كنيم كه چه تعداد از روايات آن از معصومان نقل شده و چه تعداد از آنها به بحث مهدويت مى پردازد و چه تعداد از آنها با عقايد مسلم شيعه درباره امام مهدى سازگار يا ناسازگار است و چه تعداد از آنها به لحاظ تاريخى مردود است. و در نهايت نيز نگاه خود سيد به روايات منقول در اين كتاب را برملا سازيم. در مورد اخير خواهيم ديد كه برخلاف نگاه محدثان و علماى بعدى كه به اعتبار خود سيد، براى اين كتاب اهميتى فراوان قايل اند، سيد خود عنايت چندانى به آنها ندارد و باز هم بر خلاف ديد عموم علما و حوزه هاى علميه، سيد اساسا اين كتاب را درباره امام مهدى ننگاشته است.

1. مفهوم ملاحم و فتن ۲

واژه فتنه در اصل، به معناى جداسازى طلاى خالص از ناخالص است و سپس در معناى امتحان، سختى و بلا، وسوسه و گمراه كردن به كار رفته ۳ و در قرآن نيز به همين معانى آمده است. ۴ اين واژه در عصر نبوى بيشتر جنبه دينى داشته و غالبا به مفهوم گمراهى به كار مى رفت، اما پس از آن مفهومى سياسى پيدا كرد و در بيشتر موارد به هر حركتى كه با قدرت حاكم مخالف بود، فتنه مى گفتند. به همين مناسبت، دوره حكومت عمر بن خطاب دوره خاموشى فتنه ها و دوره عثمان را آغاز فتنه ها مى دانستند كه با قتل او فتنه اى بزرگ واقع شد و بيشترين فتنه ها در زمان امام على عليه السلام رخ نمود.
در مجموع، در آن دوره واژه فتنه و (جمع آن) فتن به آشوب ها و شورش ها اطلاق مى شد و عده اى متخصص در امور فتن شناخته مى شدند كه از آن جمله به حسن بصرى اشاره شده است. ۵ گويا نياز به تشخيص همين امور بود كه كتاب هاى فتن تدوين شد تا حوادث و آشوب هاى آينده را معرفى نمايد و مردم را از ورود در آنها برحذر دارد. دسته اى از رواياتى كه در اين كتاب ها درج مى شد، پيش گويى ها و اخبار غيبى معصومان نسبت به آينده بود و دسته اى ديگر را حاكمان براى پيشبرد

1.ر. ك: كتابخانه ابن طاووس، ص ۱۰۴.

2.غَبن معانى گوناگونى دارد و در معامله به اين معناست كه كسى كالايى را به قيمتى بسيار بيشتر از قيمت اصلى آن خريدارى كند يا كالاى خود را به قيمتى بسيار كمتر از آنچه مى ارزد بفروشد و به اصطلاح در معامله كلاه سرش رود ـ م.

3.لسان العرب، ج ۱۰، ص ۱۷۸ به بعد و المفردات، ص ۳۷۱، ذيل ماده فتن.

4.براى نمونه ر. ك: سوره ذاريات، آيه۱۳؛ سوره عنكبوت، آيه۱؛ سوره انبيا، آيه۳۵؛ سوره توبه، آيه۴۹؛ سوره بروج، آيه۱۰.

5.ر. ك: الطبقات الكبرى، ج ۷، ص ۱۶۳.

صفحه از 182