چيستى باطن قرآن كريم از منظر روایات - صفحه 11

گفته اند شايد منظور از بطون قرآن معناهايى باشد كه در حال استعمال الفاظ قرآن در معنا [ى ظاهر] مراد خداى متعال بوده اند، ولى الفاظ در آنها استعمال نشده و مراد بودن آنها از غير الفاظ فهميده مى شود و شايد منظور، لوازم معنايى باشد كه لفظ در آن استعمال شده است؛ هر چند فهم ما از درك آنها قاصر باشد. ۱ برخى احتمال داده اند كه بطون قرآن مصاديق پنهان معناى آيات باشد كه عقل ما به آنها نمى رسد و فقط پيامبر و امامان به آنها آگاه هستند. ۲ برخى نيز ظاهر و باطن قرآن را طولى و نسبى دانسته و در بيان آن گفته اند كه از آيات معانى متعددى در طول يكديگر فهميده مى شود و هر معنايى نسبت به معنايى كه ساده تر و فهم آن آسان تر است، باطن قرآن و نسبت به معنايى كه از آن عميق تر، و با تحليل دقيق ترى فهميده مى شود، ظاهر آن است ۳ همچنين برخى آن را به مفهوم عام فراگيرى كه از فحواى آيات استنباط و در طول زمان به موارد مشابه قابل انطباق، تأويل مى شود، تعريف كرده اند ۴ و برخى ...
شناخت واقعيت چيستى باطن قرآن كريم و اختيار ديدگاه صحيح در مورد آن، هم در شناخت قرآن كريم و گستره معانى و معارف آن اثر دارد و هم در آگاه شدن به روش صحيح تفسير باطن قرآن و هم در برخورد صحيح با روايات تفسيرى؛ به عنوان مثال، اگر كسى ظاهر قرآن را به الفاظ آن يا به الفاظ و معنايى كه بدون نياز به تفسير و تدبر از آن فهميده مى شود، اختصاص دهد و باطن قرآن را معنايى كه با تدبر و تفكر افراد عادى از قرآن فهميده مى شود بداند، اولاً معانى و معارف قرآن را به آنچه با تدبر و تفكر از آيات فهميده مى شود، محدود مى داند و ثانيا فهم و تفسير تمام باطن قرآن را براى افراد عادى ممكن مى داند و ثالثا رواياتى كه از معنايى براى آيات خبر داده اند كه با تدبر و تفكر افراد عادى فهميده نمى شود، مورد انكار قرار داده است؛ اما اگر كسى اعتقاد پيدا كند كه بطون قرآن، بخش عظيمى از معانى و معارف است كه قرآن با زبانى ويژه بر آنها دلالت دارد و فقط پيامبر و امامان معصوم كه به زبان ويژه آن آگاه هستند و توانايى فهم آن را دارند و ديگران جز به عنايت و كمك آنان نمى توانند به آن بخش از معارف قرآن پى ببرند، اولاً معانى و معارف قرآن را به آنچه با تدبر و تفكر افراد عادى فهميده مى شود، محدود نمى داند و بسيار گسترده تر از آن مى داند و ثانيا براى فهم بخشى از معانى قرآن كمك گرفتن از بيانان و روايات پيامبر و امامان معصوم عليهم السلام را لازم دانسته و فهم و تفسير تمام معانى قرآن را بدون كمك گرفتن از آنان ممكن نمى داند و ثالثا رواياتى را كه معنايى براى آيات بيان كرده اند كه با تدبر افراد عادى قابل فهم نيست، انكار نمى كند. بنابراين، پژوهش در ماهيت و چيستى باطن قرآن كريم، آثار علمى و عملى مهمى در بردارد و در اهميت و ضرورت آن ترديدى نيست.

1.كفاية الاصول، ص۳۸.

2.نهاية الافكار، ج۱، ص۱۱۷.

3.ر. ك: الميزان، ج۳، ص۷۳؛ قرآن در اسلام، ص۲۷،۲۸.

4.التفسير و المفسرون، ج۲، ص۵۲۷ .

صفحه از 28