تاريخ‏گذارى تفسير موسوم به ابن‏عباس - صفحه 41

يا محمد1 هذا هو البيت المعمور، 2 خلقه اللّه قبلخلق السموات و الأرضين بخمسين ألف عام؛ قم يا محمّد! فصلّ إليه. قال النبى صلى الله عليه و آله وسلم:ثم أمر اللّه تعالى حيث اجتمع جميع الرسل و الأنبياء، فصفّهم جبرئيل عليه السلام ورائى صفا فصلّيت بهم،فلما فرغت من الصلاة أتانى آت من عند ربّى، فقال لى: يا محمّد! ربّك يقرئك السلام و يقول: سل الرسل على ماذا أرسلتهم قبلك. فقلت معاشر الرسل! على ماذا بعثكم ربّى قبلى؟ فقالت الرسل: على ولايتك و ولاية على بن أبى طالب عليه السلام ، 3 و هو قوله «وَسْـئلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّسُلِنَآ». 4
تفسير آيه 45 سوره زخرف در تنوير المقباس من تفسير ابن عباس چنين آمده است:
وَسْـئلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ 5 يا محمد مِن رُّسُلِنَآ مثل عيسى و موسى و إبراهيم؛ و هذا فى الليلة التى أسرِيَ به إلى السماء و صلّى بسبعين نبيا مثل إبراهيم و موسى و عيسى فأمر اللّه نبيّه أن سلهم يا محمد أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّحْمَـنِ ءَالِهَةً يُعْبَدُونَ ؟
متن حديث با تفسيرى كه ذيل آيه در الواضح (تفسير ابن عباس) آمده، يكى نيست، اما ظاهرا يكى از منابع اصلى آن بوده است. الواضح متن مفصل روايت را تلخيص مى كند، و در عين حال، به آن طول و تفصيل مى دهد. 6 با اين همه، نكاتى تفسيرى در الواضح آمده كه در روايت نيست. مأخذ اين نكات تفسيرى على الظاهر نه تفسير الكلبى، بلكه مفسران قديمى ترى چون قتادة و ضحاك بوده اند. 7 اين مطلب را با قطع و يقين نمى توان گفت؛ چه ممكن است اين روايت، تنها يك نقل، آن هم در آراى تفسيرى كلبى درباره آيه 45 سوره زخرف داشته باشد. به هرحال، مقايسه اين دو متن تفسيرى به همان نتيجه اى مى انجامد كه در نمونه تفسيرى ذيل آيات 90ـ91 سوره حجر ديديم. ساختار و سبك تفسيرى كلبى متفاوت از الواضح (تفسير ابن عباس) است. 8 معلوم مى شود كه فرضيه ريپين درست از آب درآمده است. 9 بنابراين، نه فقط اِسناد، بلكه متن اين روايت نيز مؤيد همان عبارتى

1.اين گونه قلاب در اين جا اشاره به افزوده هايى است در يكى از دو نسخه خطى.

2.خانه اى مشابه و مماثل با كعبه در آسمان هاست كه هر روز فرشتگان بر گرد آن طواف مى كنند و نماز مى خوانند. ر. ك: قاموس عربى-انگليسىِ لين (Lane) ذيل «معمور».

3.بعيد نيست كه نام على بن ابى طالب عليه السلام را يكى از دو راوى آخر ــ كه شيعه بوده اند ــ افزوده اند.

4.سوره زخرف، آيه ۴۵.

5.اين گونه قلاب ها را براى جداسازى بخش هايى از آيات قرآن آورده ام كه مورد تفسير قرار مى گيرند.

6.ظاهرا تنها يك روايت ديگر از عبدالرحمن بن زيد (ر. ك: جامع البيان، ج ۲۵، ص ۹۹) در دست است كه اين آيه را با موضوع اِسراء پيوند مى دهد. با اين همه، برخلاف متن روايات الواضح و كلبى، در اين جا سخنى از آسمان نيست. به جاى آن، چنين آمده كه اين واقعه در بيت المَقدِس روى داده است. عموما اين مكان را به مكان معروف در فلسطين تفسير كرده اند، اما دور نيست كه بگوييم اين تعبيير مرادفى با همان البيت المعمور بوده است. ر. ك: مقاله [هريبرت] بوسه با عنوان «بيت المقدس در قصه معراج و سفر شبانه پيامبر» در زير: [Heribert] Busse, ``Jerusalem in the Story of Muhammads Night Journey and Ascension.

7.ر. ك: جامع البيان، ج ۲۵، ص ۹۸ـ۱۰۰.

8.Rippin, ``Tafsïr Ibn `Abbas, pp. ۵۲-۵۴.

9.ونزبرو متحير مانده است كه در متنى كه وى آن را نسخه اى از تفسير الكلبى انگاشته است، حديث وجود ندارد (Quranic Studies، ص ۱۳۳ـ۱۳۴). فان إس هم مجددا، بعدها در كتابِ Theologie und Gesellschaft (ج ۱، ص ۳۰۰، ۳۰۲)، بر اين امر غريب تصريح و تأكيد مى كند. هيچ يك از اين دو درنيافته اند كه بر سر متنى قضاوت كرده اند كه نقل صرف و خالصى از تفسير الكلبى نبوده، بلكه تفسير دينورى بوده است و اين اثر هرچند بر مبناى تفسير الكلبى شكل گرفته، اما حاوى ديگر آراى تفسيرى است كه در همه حال، به مختصرسازى مراجه و اسانيد خود پرداخته است. رواياتى كه در زاد المسير ابن الجوزى و مأئة منقبة قمى يافتيم، اثبات مى كنند كه تفسير الكلبى يقينا مشتمل بر احاديث بوده است. براى پژوهشى جديد درباب مطالب و محتواى تفسير الكلبى ر. ك: مقاله [ماركو] شولِر (Schِller) با عنوان «Sïra and Tafïsr» ص ۱۸ـ۴۸ (بويژه بررسى وى درباره روايات منسوب به كلبى در منابع و متون مختلف، ص ۲۰ـ۲۲؛ و نتيجه گيرى نهايى وى درباب بيانِ تفسير الواضح از تفسير الكلبى).

صفحه از 46