تفسير نعمانى: بازشناسى منابع و هويت مؤلف - صفحه 54

تفسير است، چه اين كه ابن عقده ـ كه در اين سند نامش پس از نعمانى ذكر شده ـ از مشايخ نعمانى بوده و وى در كتاب الغيبة خود، فراوان از او نقل روايت مى كند. ۱ اين امر مى تواند مؤيدى بر اصالت اين روايت و انتساب آن به كتاب نعمانى باشد. همچنين محتواى اين روايت ـ كه در الكافى و كشف الغمة، با عبارت «و نحن نعلمه» خاتمه مى يابد كه علم حقيقى به قرآن را از آن اهل بيت عليهم السلاممى داند ـ بسيار با محتواى تفسير نعمانى ـ كه از اهل بيت بوده ـ متناسب است.
به هر روى، گرچه بتوانيم وجود تفسير اثر نعمانى را ثابت كنيم، اما صِرف ذكر روايتى از آن تفسير در رساله مورد بررسى ما، نمى تواند همه متن رساله را به نعمانى منسوب بدارد. روايت نقل شده از اين تفسير ـ كه در منابع ديگرى همچون الكافى كلينى ۲
و كشف الغمه اربلى ۳ نيز با تفاوتى اندك آمده است ـ منطقا با عبارت «و خبر من قبلكم و بعدكم» پايان مى يابد و عبارت پس از آن مى تواند ادامه گفتار مؤلف باشد.

به دنبال نام اصلى رساله

دانستيم كه رساله مورد بررسى ما نمى تواند همان تفسير اثر نعمانى باشد، بلكه تنها يك روايت به نقل از آن تفسير در اين رساله ذكر شده و ذكر همين روايت منجر به آن شده كه اين متن با آن تفسير يكى انگاشته شود. از اين رو، لازم مى آيد كه هويت اصلى اين رساله مورد شناسايى قرار گيرد. آقا بزرگ تهرانى، نسخه اى خطى با عنوان المشكلات القرآنية را به ما معرفى مى كند كه كاتب آن علم الهدى محمد بن محمد بن مرتضى، فرزند فيض كاشانى و تاريخ كتابت آن 1071ق است. ۴ تهرانى موضوع اين كتاب را آيات ناسخ و منسوخ و تأويلات آنها مى داند و عنوان مى دارد كه از نام مؤلف كتاب و زمان تأليف آن اطلاعى در اختيار ندارد. با اوصافى كه وى از عبارات آغازين كتاب به ما ارائه مى كند، چنين مى نمايد كه با رساله مورد بررسى ما يكى است؛ جز آن كه، بنابر گزارش وى، در اواسط اين نسخه بحث مبسوطى درباره عالم ذر به ميان آمده كه چنين چيزى را در تفسير نعمانى شاهد نيستيم. بايد گفت كه عنوان المشكلات القرآنية ـ كه اين نسخه بر تارك دارد ـ با موضوع مورد بحث در آن سازگارى بيشترى دارد تا عنوانى چون تفسير؛ اما با بررسى فهارس، به چنين نامى بر نمى خوريم. از اين رو، مشخص نيست كه آيا اين نام، عنوان اصلى كتاب بوده يا آن كه توسط ناسخان بر آن نهاده شده است.
در فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه آية اللّه گلپايگانى ۵ نيز نسخه اى با عنوان الرجوع إلى الثقلين

1.براى نمونه ر. ك: الغيبة، ص۲۷، ۳۴، ۳۵ و جاهاى بسيار ديگر.

2.الكافى، ج۱، ص۶۱ ، ح۹.

3.كشف الغمة فى معرفة الائمة، ج۲، ص۴۱۴.

4.. ر. ك: الذريعة إلى تصانيف الشيعة، ج۲۱، ص۶۷ .

5.فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه آية اللّه گلپايگانى، ج۱، ص۲۰۷؛ براى ديگر نسخ خطى موجود از اين رساله، ر. ك: فهرست موضوعى نسخه هاى خطى عربى كتابخانه هاى جمهورى اسلامى ايران، ج۱، بخش۱، قسمت۲، ص۴۱۵ ـ ۴۱۹.

صفحه از 67