تفسير نعمانى: بازشناسى منابع و هويت مؤلف - صفحه 55

معرفى شده كه با اوصاف فهرست نگار از آغاز و انجام آن، مشخص مى گردد كه نسخه اى از رساله مشهور به تفسير نعمانى است. همانند مورد پيشين، اين نام نيز با وجود سازگارى با محتواى كتاب در كتب فهرست قابل بازيابى نيست. به هر روى، تا به دست آمدن سرنخ هاى جديدى از نام اصلى اين رساله، ما همچنان از عنوان قراردادى تفسير نعمانى براى اشاره به آن استفاده مى كنيم.

نگاهى به درونمايه كتاب

علامه مجلسى اين رساله را چنين معرفى مى كند:
ما ورد عن اميرالمؤمنين فى اصناف آيات القرآن و انواعها و تفسير بعض آياتها برواية النعمانى و هى رسالة مفردة مدونة كثيرة الفائدة نذكرها من فاتحتها الى خاتمتها. ۱
و پس از آن، متن را مى آورد. اين متن با مقدمه اى در جايگاه و فضيلت قرآن و ضرورت رجوع به اهل بيت عليهم السلام براى فهم و تفسير صحيح آيات كتاب الهى آغاز مى شود و در ادامه، سلسله سندى به اين شرح مى آيد:
قال ابوعبداللّه محمد بن ابراهيم بن جعفر النعمانى فى كتابه فى تفسير القرآن : حدثنا احمد بن محمد بن سعيد بن عقدة، قال: حدثنا احمد بن يوسف بن يعقوب الجعفى، عن اسماعيل بن مهران، عن الحسن بن على بن ابى حمزة، عن ابيه، عن اسماعيل بن جابر.
پس از آن، حديثى از امام صادق عليه السلام در اهميت ومقام والاى قرآن و وجود شريعت مصطفوى و خبر پيشينيان و آيندگان در آن بيان مى گردد:
إن اللّه تبارك و تعالى بعث محمدا فختم به الأنبياء، فلا نبى بعده و أنزل عليه كتابا فختم به الكتب، فلا كتاب بعده أحلّ فيه حلالاً و حرَّم حراما، فحلاله حلال إلى يوم القيامة و حرامه حرام إلى يوم القيامة، فيه شرعكم و خبر من قبلكم و بعدكم.
چنان كه گذشت، اين روايت را در الكافى كلينى و كشف الغمه اربلى نيز با اندك تفاوتى مى بينيم. بايد گفت كه اين روايت با عبارت «وخبر من قبلكم ومن بعدكم» پايان مى يابد، ۲ وآنچه بعد ازآن مى آيد ادامه كلام مؤلف كتاب است. اما برخى همچون شيخ حرعاملى، ۳ حاجى نورى ۴ و شيخ آقا بزرگ تهرانى ۵ ادامه كلام را نيز از امام صادق عليه السلام دانسته و آن حضرت را راوى رساله شمرده اند.

1.بحارالانوار، ج۹۰، ص۱؛ از اين پس براى ارجاع به تفسير نعمانى تنها شماره صفحه را ذكر مى نماييم.

2.در آن دو كتاب، روايت با عبارت «و نحن نعلمه» پايان مى يابد كه دلالت بر اختصاص دانش اصيل قرآنى به اهل بيت عليهم السلام دارد و بسيار با تفسير نعمانى ـ كه از اهل بيت عليهم السلامبوده ـ تناسب داشته و احتمالاً توسط مؤلف اين رساله و يا در استنساخ ناسخان حذف شده است.

3.همانجا.

4.الذريعة الى تصانيف الشيعة، ج۴، ص۳۱.

صفحه از 67