تفسير نعمانى: بازشناسى منابع و هويت مؤلف - صفحه 56

مؤلف، يك صفحه ديگر نيز ادامه سخن مى دهد و آن گاه، روايتى از اميرالمؤمنين عليه السلام را نقل مى نمايد كه در پاسخ به پرسش شيعيان مى فرمايد:
إن اللّه تبارك و تعالى أنزل القرآن على سبعة اقسام، كلٌ منها شاف كاف و هى أمر و زجر و ترغيب و ترهيب و جدل و مثل و قصص.۱
در اينجا نيز ظاهرا كلام اميرالمؤمنين با همين عبارت خاتمه مى يابد و مؤلف، انواع ديگر قرآنى چون ناسخ و منسوخ و محكم ومتشابه و ... را ـ كه همچون فهرست مطالب رساله است ـ برمى شمارد، اما در آخرين فقره اين فهرست، گوينده سخن، اميرالمؤمنين عليه السلام وانمود مى شود آنجا كه مى خوانيم:
ومنه ما بيّن اللّه تعالى مغازى النبى صلى الله عليه و آله وسلم وحروبه وفضائل أوصيائى وما يتعلق بذلك ويتّصل به.۲
و در ادامه ذكر مى گردد كه شيعيان هرگاه از تكاليفشان فراغت مى يافتند، از هريك از قسمت هاى ذكر شده در فهرست مى پرسيدند و اميرالمؤمنين عليه السلام به ايشان پاسخ مى داد و بحث با موضوع ناسخ و منسوخ آغاز مى شود. اين بازگشت سخن به اميرالمؤمنين عليه السلام در جاى جاى رساله به چشم مى خورد. وجود اين امر باعث شده كه اين متن به اميرالمؤمنين عليه السلام منسوب شود.
در ابتداى بسيارى از مباحث، موضوع سؤال شيعيان در مورد آن بحث و اين كه آنچه مى آيد، پاسخ اميرالمؤمنين عليه السلام براى پرسش است تكرار مى گردد. ۳ البته اين امر تا بحث خاص و عام، ۴ به اين شكل تكرار مى شود و پس از آن تا ابتداى بحث زيادت و نقصان ايمان، ۵ موضوعات بدون ارجاع به جريان پرسش و پاسخ، يكى پس از ديگرى با تكرار عبارت «و أمّا» ذكر مى شود.
پس از بحث زيادت و نقصان ايمان، ۶ بار ديگر مباحث بدون ارجاع به كلام اميرالمؤمنين عليه السلام و با تكرار «وَ أمّا» مى آيد تا اين كه در ميان رد بر مجبره، ۷ ديگر بار، عبارت «فسُئل عليه السلام عن ذلك» ذكر مى شود كه همانند مورد پيشين اين روايت نيز در منابع ديگر به نقل از امام صادق عليه السلام آمده است، ۸ و باز تا انتهاى رساله اشاره اى به بحث سؤال وجواب به چشم نمى خورد و مباحث با تكرارشونده «وَ أمّا»، يكى پس از ديگرى مى آيند.

1.اين روايت، بسيار شبيه به روايت منسوب به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم است كه «أنزل القرآن على سبعة احرف كلها شاف كاف»؛ چنان كه در نقل سعد بن عبداللّه اشعرى ـ كه مجلسى در پايان همين رساله آورده و با اين روايت آغاز مى شود ـ روايت به صورت «سبعة احرف» است.

2.ص۵ ـ ۶ .

3.از جمله در ص۱۱، ۱۲، ۱۷، ۲۳.

4.ص۲۳.

5.ص۴۹.

6.ص۴۹ ـ ۶۰ .

7.ص۸۶ .

8.ر. ك: التوحيد، ص۳۶۱؛ الكافى، ج۱، ص۱۵۹، حديث ۱۱؛ در مقدمه تفسير على بن ابراهيم نيز اين روايت، به نقل از امام صادق عليه السلام آمده است.

صفحه از 67