تفسير نعمانى: بازشناسى منابع و هويت مؤلف - صفحه 58

و شيوه سيد مرتضى متفاوت است. ۱
درباره علت انتساب اين رساله به سيدمرتضى، احتمال داده شده كه پشت جلد يكى از نسخه هاى كتاب، نام سيدمرتضى نوشته شده بوده كه فردى غير از سيدمرتضاى مشهور باشد؛ مثلاً سيد مرتضى بن داعى بن قاسم حسنى، از بزرگان قرن ششم هجرى، كه او هم ملقب به علم الهدى بوده است. ۲

تحرير سعد بن عبداللّه اشعرى

علامه مجلسى، ۳ پس از اتمام متن تفسير نعمانى، از رساله ديگرى ياد مى كند كه نسخه اى از آن را در اختيار دارد و محتواى آن بسيار شبيه تفسير نعمانى و مصنف آن سعد بن عبداللّه اشعرى (م 299 يا 301ق) است و تفاوت آن با نعمانى در تغيير ترتيب و تبويب و افزوده شدن رواياتى درون آن است. اين رساله با حديث سبعة أحرف به نقل از اميرالمؤمنين عليه السلام آغاز مى شود و زنجيره اسناد آن چنين است:
حدثنا جعفر بن محمد بن قولويه، قال: حدثنى سعد الاشعرى القمى ابوالقاسم و هو مصنفه ... روى مشايخنا، عن اصحابنا، عن ابى عبداللّه عليه السلام ، قال: قال اميرالمؤمنين عليه السلام ... .
بر خلاف تفسير نعمانى، مؤلف اين رساله، همه متن را به اميرالمؤمنين منسوب نمى دارد و در هنگام نقل روايت، از هر يك از معصومين، اگر چه بدون سند، نام معصوم را مى آورد.
علامه مجلسى اين رساله را به طور پيوسته و كامل در بحارالأنوار درج نكرده است؛ ۴ اگر چه در جاى ديگرى از كتاب القرآن بحار، قسمتى نسبتا طولانى از اين رساله را ـ كه شامل دو باب تحريف و تأليف قرآن است ـ مى آورد. ۵ همچنين در بخش هاى مختلف بحار، به تناسب موضوعات، از اين رساله استفاده مى كند. ۶
اين رساله ـ كه تا پيش از بحار مجلسى در جاى ديگرى آن را نمى يابيم ـ ۷ مى تواند همان كتاب ناسخ القرآن و منسوخه و محكمه و متشابهه باشد كه نجاشى ۸ در ميان آثار سعد بن عبداللّه از آن ياد مى كند. علامه مجلسى، هنگام معرفى منابعش در بحارالأنوار، ۹ با ذكر نام اين كتاب در ميان آثار

1.براى توضيح بيشتر در اين باره، ر. ك: «رسائلى پيرامون تفسير و علوم قرآن منسوب به اهل بيت»، ا.م. موسوى، كيهان انديشه، ش۲۸ (بهمن و اسفند ۱۳۶۸ ه. ش)، ص۱۱۵ ـ ۱۱۶.

2.همان، ص۱۱۵ و ۱۱۸ ـ ۱۱۹.

3.بحارالأنوار، ج۹۰، ص۹۷.

4.اين مسأله كه چرا مجلسى به جاى درج اين رساله ـ كه مبوب هم بوده ـ از رساله نعمانى استفاده كرده، جاى بررسى دارد. مدرسى معتقد است كه چون عبارت آغازين تفسير نعمانى، انتساب متن را به اميرالمؤمنين بهتر تأييد مى نموده و اين امر براى مجلسى ـ كه يك محدث است ـ اهميت داشته، وى به نقل كامل اين رساله اقدام كرده است (ر. ك: مكتب در فرايند تكامل، پاورقى ص۲۴۷).

5.ج۸۹ ، ص۶۰ ـ ۷۳.

6.نمونه ها را بنگريد در: ج۶۵ ، ص۳۹۱ ـ ۳۸۸، ج۸۰ ، ص۴۷، ج۸۱ ، ص۷۱ و ۳۸۲، ج۱۰۰، ص۳۰۵.

7.«يك كتاب با چهار عنوان»، ص۱۵۴.

8.رجال النجاشى، ص۱۷۷.

9.ج۱، ص۱۵.

صفحه از 67