تفسير نعمانى: بازشناسى منابع و هويت مؤلف - صفحه 65

مطرح شده در الرساله و نقد آنهاست. در ادامه، هر دوى اين ابعاد را مورد بررسى قرار مى دهيم.

الف. تأثيرپذيرى از الرساله

يكى از مباحث مورد بررسى در تفسير نعمانى موضوع عام و خاص است. مؤلف آيات عام و خاص قرآن را به چهار گروه تقسيم مى نمايد:
1. آياتى كه لفظ آنها عام است؛
2. آياتى كه لفظ آنها خاص است؛
3. آياتى كه لفظ آنها عام است، اما از آن اراده خاص شده است؛
4. آياتى كه لفظ آنها خاص است، اما از آن لفظ اراده عام شده است. ۱
هنگامى كه به كتاب الرساله مراجعه مى كنيم، در ميان موضوعات مطرح شده، به اين مباحث برمى خوريم:
ـ بَيانُ ما نَزَل مِن الكتاب عامّا يُرادُ به العامُّ و يدخله الخصوص، ۲
ـ بَيانُ ما اُنزِلَ مِن الكتاب عامُّ الظاهر و هو يجمع العامَّ و الخصوص،
ـ بَيانُ ما نَزَل من الكتاب عامُّ الظاهر يُراد به كله الخاص. ۳
به نظر مى رسد مؤلف تفسير نعمانى، در اين تقسيم بندى خود، به نوعى متأثر از شافعى بوده است.

ب. نقد بر الرساله

مؤلف تفسير نعمانى بخش پايانى رساله خود را به رد بر قايلان به رأى، قياس، استحسان و اجتهاد اختصاص داده است. ۴
وى در اين بخش، به نقد استدلالات ارائه شده از سوى مدافعان مسأله قياس و اجتهاد مى پردازد و آنها را بى پايه مى داند و علت اصلى توسل آنان به قياس را ناتوانى ايشان از دستيابى به احكام حقيقى و مورد نظر شارع مقدس و عدم مراجعه آنان به مبيّنان راستين دين، يعنى اهل بيت عليهم السلامذكر مى كند. به عقيده مؤلف تفسير نعمانى مشكل بنيادين قايلان به قياس و اجتهاد، آن است كه آنان به سبب رياست طلبى و دنياخواهى به سراغ مفسران واقعى قرآن و آنان كه خداوند كتاب خود را بر آنان فرو فرستاده و امت را فرمان داده كه احكام متشابه را به آنان رجوع دهند، نرفته و بدين ترتيب، در گمراهى قياس و رأى افتاده اند. ۵ روش وى در اين بخش، اين گونه است كه ابتدا خلاصه اى از استدلال هاى آنان را نقل مى كند و سپس به نقد و رد آن مى پردازد. بخشى از اين استدلال ها همان هايى است كه در الرساله شافعى بيان شده است. در اينجا فهرستى از اين موارد را نقل مى كنيم:

1.ص۲۳ ـ ۲۶.

2.الرسالة، ص۵۳ ـ ۵۵ .

3.همان، ص۵۸ ـ ۶۲ .

4.الردّ على من قال بالرأى و القياس و الاستحسان و الاجتهاد و من يقول انّ الاختلاف رحمة، ص۹۱ ـ ۹۷.

5.ر. ك: ص۹۲ ـ ۹۴.

صفحه از 67