نظريه توسعه تعبّدى سيره عُقَلا در حجّيت خبر واحد - صفحه 102

موضوعى طريقى مى نگرند؛ به عنوان مثال، بر اِخبار شهود اعتماد مى كنند؛ خواه بر اساس شهادت يك شاهد حكم كنند و يا تعدّد شهود را لازم بدانند؛ زيرا معمولاً آنان در غير موارد تهَمه، بر اساس خبر شهود حكم صادر مى كنند، بى آن كه منتظر دستيابى به ظنّ وثوقى به خصوص خبرِ مورد حكم باشند (دقّت شود)؛ زيرا آنان از يك سو مى بينند، خبر نوع افراد متشخّص و قابل اعتنا، غالبا ظنّ و وثوق به صدق خبرشان مى آورد، و از سوى ديگر، اگر به چنين اخبارى ترتيب اثر ندهند، مصالح كلّى نظام و گردش چرخ دستگاه قضايى تأمين نمى شود و بسيارى از حقوق شهروندان ضايع خواهد شد. از اين رو، براى حلّ مشكل مرافعات و تأمين مصالح يادشده، به خبر چنين شهودى اعتبار نوعى مى بخشند، و بدان ترتيب اثر مى دهند و كار را به جهت نبود وثوق به خصوص خبر مزبور، متوقّف نمى سازند. نظير همين سخن در مبناى حجّيت و اماريتِ امورى چون خبر ثقه، نه خبر موثوق الصدور، و در قاعده تجاوز، و مانند آن ممكن است لحاظ شود.
آنچه تا اينجا ذكر شد، ناظر به وثوق به خبر با تكيه بر عناصر داخلى، يعنى ويژگى هاى مخبرى خبر بود.

ج. اعتباريابى براى خبر

ممكن است عناصر داخلى خبر ـ كه اشاره شد ـ موجب وثوق به صدور خبر نشود، ولى از راه تتبّع در قراين پيرامونى خبر، وثوق به صدورش پيدا شود و خبر براى نوع مردم قابل اعتماد گردد.

د. اعطاى اعتبار

در امور مربوط به مسئوليت و اختيارات شخصى، اگر او شرايط خاصّى را براى احراز خبر و اعتماد به آن، اعتبار كند، علاوه بر حكم عقل، عرف عُقَلا نيز اين اعتبار را در محدوده اختيارات وى، معتبر مى شمارند و افراد زير مجموعه اش را موظّف به رعايت اعتبار خبرهاى واجد شرايط تعيين شده، مى دانند و چنان خبرى را براى آن شخص و بر او قابل احتجاج مى بينند. از همين رو، نوع مردم شرايط تعيينى از سوى فرمان روايان، كارفرمايان و ... را در حوزه اختياراتشان محترم مى شمارند. جايگاه تعبّدات شرعى فراتر از سيره، در گستره عامّش، نيز همين جاست.

2. تعبّد به توسعه سيره در حجّيت احاديث

1 ـ 2. دامنه حجّيت خبر واحد در شريعت

گاهى گفته مى شود كه اثبات حجّيت خبر از طريق سنّت، منوط به تواتر اخبار دالّ بر حجّيت خبر واحد است و با خبر واحد نمى توان حجّيت خبر واحد را اثبات نمود. گرچه وجود اين تواتر را مى پذيرند، ليكن در عمل به قدر متيقّن از مفاد آنها ـ كه همان اعلايى است ـ بسنده مى كنند. آن همان خبر عادل و داراى وثاقت خبرى است. ۱

1.ر. ك: مصباح الاصول، ج۲، ص۱۹۲ ـ ۱۹۴.

صفحه از 116