2. مجارات با اهل سنّت در تقديم خبر موثّق بر حسن.
ولى هيچ يك از اين دو دلالت بر رجحان و تقدّم خبر موثّق نمى كنند.
امّا وجه اوّل: از آن رو كه موثّقاتى را كه اصحاب بر حِسان مقدّم مى شمارند، معمولاً از نوع «موثّق كالصحيح» هستند؛ يعنى رواياتى اند كه از افراد منحرف در عقيده، در زمان استقامت حالشان دريافت گرديده بود. شاهد اين سخن، عدم تقديم اخبار عامّى بر اخبار حسن از سوى اصحاب است.
امّا وجه دوم: نيز از اين جهت است كه تعريف سُنّيان از خبر موثّق و حسَن، با تعاريف ما متفاوت است. آنان با توجّه به واقعيت محسوس در روايات و مبانى فكرى خود، اين دو واژه را در معنايى مغاير با ما اصطلاح نمودند.
توسعه تعبّدى در حجّيت خبر موثّق
با بيانى كه در اثبات وجوه و دلايل توسعه تعبّدى در خبر ثقه گذشت، هم شاخص هاى تعبّد را روشن ساخت و هم شمول برخى از آنها را در باره خبر موثّق. پس در ظرف نبود معارِض معتبر، در روايات اصحاب، و نيز عدم شذوذ و مخالفتش با رأى و ارتكاز اصحاب در عصر حضور، به حجّيت تعبّدى و موضوعى خبر موثّق نيز حكم مى گردد.
از اين رو، شيخ در كتاب عدّة الاصول مى گويد:
و أمّا العدالة المراعاة في ترجيح أحد الخبرين على الآخر فهو أن يكون الراوي معتقدا للحق، مستبصرا، ثقة في دينه، متحرِّجا عن الكذب، غير متّهم فيما يرويه. فأمّا إذا كان مخالفا في الاعتقاد لأصل المذهب، وروى مع ذلك عن الأئمة عليهم السلام، نُظِر فيما يرويه، فإن كان هناك بالطريق الموثوق به ما يخالفه، وجب إطراح خبره، وإن لم يكن هناك ما يوجب إطراح خبره، ويكون هناك ما يوافقه وجب العمل به، وإن لم يكن من الفرقة المحقّة خبر يوافق ذلك ولا يخالفه ولا يعرف لهم قول فيه، وجب أيضا العمل به لما روي عن الصادق عليه السلام أنه قال: إذا نزلت ... . ۱
اين تعبّد، تعبّد به خبر مخالف نيست، بلكه روح آن تعبّد به خبر منسوب به معصومان عليهم السلام است؛ از طريقى كه «فى نفسه» قابل اعتماد و سبب احراز مفاد خويش است و تعبّد، تنها مانع حجّيتش را در مقام تعارض برمى دارد.
6 ـ 3 ـ 2. تسامح در ادلّه سُنن
گاهى گفته مى شود كه در باب احكام غير الزامى يا در خصوص سنن و مستحبّات، هر خبرى حجّت است؛ خواه با سند ضعيف باشد يا با صحيح و ملحق به آن؛ ليكن اجمال سخن در اين باره اين است كه اماريت تعبّدى اخبار «من بلغ» با ملاك بلوغ، قابل اثبات نيست و تنها ترتّب ثواب موعود به خاطر تعبّد به اخبار رسيده، مورد عنايت اخبار «من بلغ» است. قاعده تسامح در ادلّه سنن نيز در محدوده اى