روش فهم حديث در شرح اصول الكافى ملاصالح مازندرانى - صفحه 120

نسخ در اينجا مختلف هستند. در بعضى به همين صورت آمده است و در برخى «ابوعبداللّه الاشعرى عن بعض اصحابنا رفعه» ... و در بعضى «ابوعبداللّه الاشعرى رفعه»، و در برخى «ابوعلى الاشعرى رفعه» آمده است. ۱
شارح از توجه به نسخه هاى ديگر براى رد برخى اقوال درباره سند نيز سود جسته است ۲ و گاه، آنجا كه پس از بررسى نسخه هاى ديگر هم چنان گره موجود را لاينحل مى بيند، احتمال سهو ناسخين را مطرح كرده است. ۳ او از ضبط اسامى رجال سند ۴ و پديده اشتراك اسامى و تاثير مهم آن در داورى نهايى درباره سند هم غافل نيست. ۵ القاب و كنيه ائمه، ۶ هم چنين طبقه و تاريخ وفات راويان، ۷ از ديگر نكاتى است كه شارح در بررسى سند به آن توجه دارد و در اكثر اسناد، به جرح و تعديل رجال، با تكيه بر منابع رجالى، اعم از متقدم و متاخر ۸ و نيز كتب رجال عامه پرداخته است ۹ و گاه، بدون ذكر هيچ ماخذى، جرح و تعديل كرده؛ ۱۰ اما به ندرت، اقوال رجالى را نقد و بررسى كرده است:
وجهى براى اين كه علامه او را در بخش مجروحين آورده است، نمى بينم؛ جز اين كه از سوى دوانيقى منصب قضا را پذيرفت و اين چيزى نيست كه موجب جرح باشد. ۱۱
شارح، معمولاً، درباره اسناد داورى نهايى ندارد، اما نمونه هايى از اين داورى را مى توان در شرح او ديد ۱۲ و گاهى نيز نوع حديث را بيان كرده است. ۱۳

2. چگونگى فهم متن

شارح براى شرح متن حديث و تبيين مراد آن، از راهكارها و ابزارهاى مختلف بهره برده است كه، به تفكيك، به هر كدام مى پردازيم.

1 ـ 2. اثبات متن

اثبات متن راهى به سوى دستيابى به اصل حديث است و گاه، توجه به آن، به رفع ابهام يا تنافى در متن حديث يا تناقض آن با ساير متون حديثى مى انجامد. شارح از رجوع به نسخه هاى ديگر براى دستيابى به اين امر سود جسته است. از اين رو، هر چند نسخه اى را كه معتبرتر و موثق تر است، اصل و مبنا قرار مى دهد؛ ۱۴ اما گاه، ساير نسخه ها را، با دليل، بر نسخه اصل ترجيح مى دهد. ۱۵ و آن گاه كه

1.همان، ج۱، ص۹۲.

2.همان، ج۱، ص۶۲ .

3.همان، ج۲، ص۳.

4.همان، ج۲، ص۱۳۱.

5.همان، ج۳، ص۱۵۸.

6.همان، ج۲، ص۷۲.

7.همان، ج۳، ص۲۱۳.

8.همان، ج۱، ص۷۹ و ص۷۸.

9.همان، ج۲، ص۱۰۲.

10.همان، ج۲، ص۱۶۸.

11.همان، ج۱، ص۶۵ .

12.همان، ج۱، ص۵۷ .

13.همان، ج۱، ص۴۵.

صفحه از 136